دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مصحف

 

شاه دین را بود در درج خیام گوهری رخشنده، عبدالله نام

 

مهر خاصی بین این طفل و شه است کنیتش زین ‌رو ابوعبداللَّه است

رمز اسرار

شه شتابان رفت اندر خیمه‌گاه

 دود آه از خیمه برشد تا به‌ ماه

 

بانگ زد کای جرگه‌ی ماتم‌زده!

جامه‌ی شادی به نیل غم‌زده!

مصحف

شاه دین را بود در درج خیام

گوهری رخشنده، عبدالله نام

 

مهر خاصی بین این طفل و شه است

کنیتش زین ‌رو ابوعبداللَّه است

 

 

چه آمد به سرش؟

 

ذوالجناحا! پدرم رفت و نیامد خبرش

به کجا رفت و چه رو داد و چه آمد به سرش؟

 

به سراغ علی‌ اکبر ز حرم شد بیرون

کشت خود را به یقین، بر سر جسم پسرش

 

گلبرگ

 

گلبرگِ ز تیر، چیده را می‌آورد

 قنداق به خون تپیده را می‌آورد

 

سردار شهید کربلا از میدان

 سرباز گلو دریده را می‌آورد

 

نرگس شهلا

 

گل ناز است و فسرده است خدایا! پسرم

 بسته از سوز عطش، نرگس شهلا پسرم

 

بوسه زد تیر جفا زودتر از من بر او

 خصم نگذاشت که تودیع کنم با پسرم

قرآن نفیس

 

یک تحفه‌ی ناب ازلى داشت حسین

 قرآن نفیس بغلى داشت حسین

 

آن شب که به تسبیح خدا بود مدام

 با خوى محمّدى، على داشت حسین

مهر حسین

 

با مهر حسین و عترت اطهر او

 جوییم توسّل به على اصغر او

 

چون نخل، بلند و دست ما کوتاه است

 گیریم ثمر ز شاخ کوچک‌تر او

جرعۀ آب

نظر لطف تو ما را به دو دنیا کافى است

 تشنه را جرعه‌ی آب از همه دریا کافى است

 

اى على‌اصغر مظلوم حسین بن على!

 این تولّا و توسّل به تو ما را کافى است

 

قامت گلپوش

تا دید فلک، قامت گل‌پوش تو را

 سرچشمه‌ی خون کرد لب نوش تو را

 

در روز نبرد، چشم در چشم تو بود

 تیرى که درید گوش تا گوش تو را

 

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×