دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خداحافظ جوشن تقوی

 

خداحافظ ‌ای بهار دلم، ‌ای دعای سحر،‌ ای ابوحمزه

خداحافظ‌ ای رفیق دلم، می‌‌‌روی ز برم، با چنین غمزه

 

خداحافظ افتتاح سحر،‌ای مجیر سحر، گریۀ شب‌ها

خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل‌ها هدیۀ زهرا

 

هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است

 

قسم به عشق، جدایی ز آشنا سخت است

جدایی از سحر و محفل دعا سخت است

 

برای دیدۀ شب زنده‌دار خود گریم

قسم به اشک سحر، دوری از بکا سخت است

 

هوس کربلا

 

ما را در اوج دل نگرانی نگاه کن

بر این بهار رو به خزانی نگاه کن

 

امشب غریبه نیست میان من و شما

قدری به نوکرت خودمانی نگاه کن

 

دلتنگ ربنا

 

ماه خدا برای تو دلتنگ می‌‌‌شوم

یکسال در هوای تو دلتنگ می‌‌‌شوم

 

هر روز وقت مغرب و هنگامۀ اذان

با یاد ربنای تو دلتنگ می‌‌‌شوم

 

وقت خداحافظی

وقت خداحافظیه، مهمونی هم تموم شد!

حسرت این روزای خوش، بغضی توی گلوم شد

 

صابخونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی

با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی

 

وارث روضه‌های عاشورا

آخرین عصرجمعۀ رمضان، دل من بی قرار می‌‌‌ماند

گرچه غرق گناه و معصیت است، پای این انتظار می‌‌‌ماند

 

قدر این ماه را ندانستم، چشم بر هم زدم که رفت از دست

جمع شد سفره، شک ندارم که، کرم سفره‌دار می‌‌‌ماند

 

بوی باران

 

ماه خوب عاشقی دارد به پایان می‌‌‌رسد

لحظۀ تودیع مهماندار و مهمان می‌‌‌رسد

 

آسمان چشم‌های عاشقان ابری شده

مثل این سی شب دوباره بوی باران می‌‌‌رسد

 

تل تا گودال

تا ترک خورد سرش، دخترش افتاد زمین

دست بگذاشت روی معجرش، افتاد زمین

 

بیشتر تیغ فرو رفت میان ابرو

تا که از ضرب، علی با سرش افتاد زمین

 

تیر سه پر

اى تیغ همیشه بى خبر می‌‌آیى

یک روز به شکل میخ در می‌‌آیى

 

امروز تو شمشیرى و فردا قطعاً

در قالب یک تیر سه پر می‌‌آیى

 

ذکر حسین

هرچند که خسته از گناه آمده‌ام

با حال بد و روی سیاه آمده‌ام

 

امشب شب قدر است، یقین می‌‌‌بخشی

با ذکر حسین و اشک و آه آمده‌ام

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×