- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۴۹۶۵
- شماره مطلب: ۷۶۷۲
-
چاپ
اربعین پیش حسین، ضامن ما باش آقا
ماه را در شب هجران برسانید فقط
مژدهای در دل طوفان برسانید فقط
به کویری که ندیده است به خود برگ و بری
خبر از بارش باران برسانید فقط
من همان گمشدهام، راه بلدها من را
به در خانۀ جانان برسانید فقط
همه درهای جهان را به روی ما بستند
دست ما را به خراسان برسانید فقط
گر حرم قسمت ما نیست سلام ما را
به عزیز دل ایران برسانید فقط
شب عید است و خراسان چه قیامت شده است
مرغ دل باز هوایی زیارت شده است
چارۀ آخر ما پنجره فولاد رضا
میکند معجزهها پنجره فولاد رضا
گفت تا زائر دلسوختهای: جان جواد
همه را داد شفا، پنجره فولاد رضا
ملجأ خوب و بد مردم ایران اینجاست
دردها کرده دوا، پنجره فولاد رضا
آی شش گوشه ندیده، نشو مأیوس بیا
میدهد کرببلا، پنجره فولاد رضا
به تلافی مسلمان شدن سلمان بود
که به ما داد خدا، پنجره فولاد رضا
پشت این پنجرهها معجزه ناممکن نیست
شک ندارم که تمام گرهها واشدنی است
کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت
خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت
روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند
همه صاحب نفسانند گدای حرمت
بهترین ثانیهها با تو رقم خواهد خورد
بهترین خاطرهها خاطرههای حرمت
حال آدم وسط صحن تو جا میآید
به خدا مست کننده است هوای حرمت
بطلب باز من بی سر و پا را سلطان
شده بدجور دلم تنگ برای حرمت
حرمت تکیهگه من شده از کل وجود
به ضریحت برسان دست مرا زود به زود
شکر لله شدم نوکر خانهزادت
گشته آرام همیشه دل من با یادت
تو پناه منی و نسل من و اجدادم
من گرفتار تو و نسل تو و اجدادت
به تو هر روز سلامی ندهم میمیرم
من اگر خوب، اگر بد، به تو کردم عادت
در میان همه دلباختگانت مشهور
به شب معجزهها گشته شب میلادت
مسجد و میکده دادند به هم دست به دست
در دل صحن پر آوازۀ گوهرشادت
جمع شد در حرم تو همه زیباییها
هیچ جا بین جهان نیست شبیه اینجا
زائر تو به جهان رغبتش از یادش رفت
زندگی و همۀ لذتش از یادش رفت
هر که آرامش اطراف ضریحت را دید
به خدا آرزوی جنتش از یادش رفت
سائلی آمده بود از تو بگیرد حاجت
تا سلامی به تو داد، حاجتش از یادش رفت
در این خانه نداری است که قیمت دارد
برد کرد آنکه همه ثروتش از یادش رفت
هر که شد چشم به راه تو شب اول قبر
به خدا زیر لحد وحشتش از یادش رفت
خیره شده چشم همه، نعمت ازین بهتر چیست
ترسی از مرگ میان دل زوارت نیست
غم فراوان شده و میکده لازم شدهایم
حضرت عشق ببخشید مزاحم شدهایم
ما به تو رو نزده حاجت ما را دادی
سر این سفره فراوان متنعّم شدهایم
زندگانی به خدا طعم دگر گیرد اگر
بنویسند به دربار تو خادم شدهایم
همگی در طلب رزق محرّم امشب
جلوی پنجره فولاد تو محرم شدهایم
اربعین پیش حسین، ضامن ما باش آقا
غم فراوان شده و میکده لازم شدهایم
اربعین خانۀ دلها همه نا آرام است
اربعین هر که زیارت نرود، ناکام است
-
خیر علی الدوام
به نام قبلۀ ایرانیان، به نام حرم
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم
-
زمستان
درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دلها همه امروز پریشان شده آقا
بد میگذرد زندگی مردم دنیا
بی تو همۀ سال، زمستان شده آقا
-
کرامات کوثری
به نام آنکه به ما داد، درس ایمان را
همان که زندگیاش زنده کرد انسان را
همان که بر همگان درس عاشقی آموخت
ز دست لیلی و مجنون گرفت میدان را
اربعین پیش حسین، ضامن ما باش آقا
ماه را در شب هجران برسانید فقط
مژدهای در دل طوفان برسانید فقط
به کویری که ندیده است به خود برگ و بری
خبر از بارش باران برسانید فقط
من همان گمشدهام، راه بلدها من را
به در خانۀ جانان برسانید فقط
همه درهای جهان را به روی ما بستند
دست ما را به خراسان برسانید فقط
گر حرم قسمت ما نیست سلام ما را
به عزیز دل ایران برسانید فقط
شب عید است و خراسان چه قیامت شده است
مرغ دل باز هوایی زیارت شده است
چارۀ آخر ما پنجره فولاد رضا
میکند معجزهها پنجره فولاد رضا
گفت تا زائر دلسوختهای: جان جواد
همه را داد شفا، پنجره فولاد رضا
ملجأ خوب و بد مردم ایران اینجاست
دردها کرده دوا، پنجره فولاد رضا
آی شش گوشه ندیده، نشو مأیوس بیا
میدهد کرببلا، پنجره فولاد رضا
به تلافی مسلمان شدن سلمان بود
که به ما داد خدا، پنجره فولاد رضا
پشت این پنجرهها معجزه ناممکن نیست
شک ندارم که تمام گرهها واشدنی است
کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت
خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت
روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند
همه صاحب نفسانند گدای حرمت
بهترین ثانیهها با تو رقم خواهد خورد
بهترین خاطرهها خاطرههای حرمت
حال آدم وسط صحن تو جا میآید
به خدا مست کننده است هوای حرمت
بطلب باز من بی سر و پا را سلطان
شده بدجور دلم تنگ برای حرمت
حرمت تکیهگه من شده از کل وجود
به ضریحت برسان دست مرا زود به زود
شکر لله شدم نوکر خانهزادت
گشته آرام همیشه دل من با یادت
تو پناه منی و نسل من و اجدادم
من گرفتار تو و نسل تو و اجدادت
به تو هر روز سلامی ندهم میمیرم
من اگر خوب، اگر بد، به تو کردم عادت
در میان همه دلباختگانت مشهور
به شب معجزهها گشته شب میلادت
مسجد و میکده دادند به هم دست به دست
در دل صحن پر آوازۀ گوهرشادت
جمع شد در حرم تو همه زیباییها
هیچ جا بین جهان نیست شبیه اینجا
زائر تو به جهان رغبتش از یادش رفت
زندگی و همۀ لذتش از یادش رفت
هر که آرامش اطراف ضریحت را دید
به خدا آرزوی جنتش از یادش رفت
سائلی آمده بود از تو بگیرد حاجت
تا سلامی به تو داد، حاجتش از یادش رفت
در این خانه نداری است که قیمت دارد
برد کرد آنکه همه ثروتش از یادش رفت
هر که شد چشم به راه تو شب اول قبر
به خدا زیر لحد وحشتش از یادش رفت
خیره شده چشم همه، نعمت ازین بهتر چیست
ترسی از مرگ میان دل زوارت نیست
غم فراوان شده و میکده لازم شدهایم
حضرت عشق ببخشید مزاحم شدهایم
ما به تو رو نزده حاجت ما را دادی
سر این سفره فراوان متنعّم شدهایم
زندگانی به خدا طعم دگر گیرد اگر
بنویسند به دربار تو خادم شدهایم
همگی در طلب رزق محرّم امشب
جلوی پنجره فولاد تو محرم شدهایم
اربعین پیش حسین، ضامن ما باش آقا
غم فراوان شده و میکده لازم شدهایم
اربعین خانۀ دلها همه نا آرام است
اربعین هر که زیارت نرود، ناکام است