مشخصات شعر

قافله‌ای از غدیر راهرو کربلاست

بار سفر گو ببند هر که به ره آشناست

قافله‌ای از غدیر راهرو کربلاست

 

قافله‌ای سربلند بار سفر بسته‌اند

مبدا اینان غدیر مقصدشان نینواست

 

عشق به جان‌ باختن گفت: صلایی بزن

عقل ولی گفته بود کوفه نرو، بی‌وفاست

 

داد حسین بن عشق پاسخ تردید را

آنکه به فتوای نفس، گفت که این ره خطاست

 

پیر خرد، عشق، چون، شعر شهادت سرود

گفت: هلا! عاشقان وقت ظهور شماست

 

عشق چو فرمان دهد موسم جانبازی است

وقت سر اندازی و ترک دل و دست و پاست

 

کعبه! خدا یار تو واقف اسرار تو

رونق بازار تو ریختن خون ماست

 

«ما ز فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
باز همانجا رویم، عزم تماشا که‌ راست؟»

قافله‌ای از غدیر راهرو کربلاست

بار سفر گو ببند هر که به ره آشناست

قافله‌ای از غدیر راهرو کربلاست

 

قافله‌ای سربلند بار سفر بسته‌اند

مبدا اینان غدیر مقصدشان نینواست

 

عشق به جان‌ باختن گفت: صلایی بزن

عقل ولی گفته بود کوفه نرو، بی‌وفاست

 

داد حسین بن عشق پاسخ تردید را

آنکه به فتوای نفس، گفت که این ره خطاست

 

پیر خرد، عشق، چون، شعر شهادت سرود

گفت: هلا! عاشقان وقت ظهور شماست

 

عشق چو فرمان دهد موسم جانبازی است

وقت سر اندازی و ترک دل و دست و پاست

 

کعبه! خدا یار تو واقف اسرار تو

رونق بازار تو ریختن خون ماست

 

«ما ز فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
باز همانجا رویم، عزم تماشا که‌ راست؟»

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×