- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۰۸
- بازدید: ۴۸۹۸
- شماره مطلب: ۶۰۶
-
چاپ
قافلهای از غدیر راهرو کربلاست
بار سفر گو ببند هر که به ره آشناست
قافلهای از غدیر راهرو کربلاست
قافلهای سربلند بار سفر بستهاند
مبدا اینان غدیر مقصدشان نینواست
عشق به جان باختن گفت: صلایی بزن
عقل ولی گفته بود کوفه نرو، بیوفاست
داد حسین بن عشق پاسخ تردید را
آنکه به فتوای نفس، گفت که این ره خطاست
پیر خرد، عشق، چون، شعر شهادت سرود
گفت: هلا! عاشقان وقت ظهور شماست
عشق چو فرمان دهد موسم جانبازی است
وقت سر اندازی و ترک دل و دست و پاست
کعبه! خدا یار تو واقف اسرار تو
رونق بازار تو ریختن خون ماست
«ما ز فلک بودهایم یار ملک بودهایم
باز همانجا رویم، عزم تماشا که راست؟»
-
کعبه را در کربلا بنیاد کن
کار عشق از کربلا بالا گرفت
عشق آنجا دامن مولا گرفت
گفت ای مولا مرا بر میگزین
زین طریقت تیغ حیدر میگزین
-
عشق پدید آمد و شد کربلا
روز نخستین که صلا زد بلا
عشق پدید آمد و شد کربلا
کربوبلا مطلع خورشید شد
رفت زمستان و جهان عید شد
-
حالا من و تو در غم اینان چه میکنیم؟
از کاروان خسته به گوشم صدا رسید
سعی و صفا رها شده و نینوا رسید
فریاد قدسیان همه شد تا فلک بلند
شادی گذشت، موسم درد و بلا رسید
قافلهای از غدیر راهرو کربلاست
بار سفر گو ببند هر که به ره آشناست
قافلهای از غدیر راهرو کربلاست
قافلهای سربلند بار سفر بستهاند
مبدا اینان غدیر مقصدشان نینواست
عشق به جان باختن گفت: صلایی بزن
عقل ولی گفته بود کوفه نرو، بیوفاست
داد حسین بن عشق پاسخ تردید را
آنکه به فتوای نفس، گفت که این ره خطاست
پیر خرد، عشق، چون، شعر شهادت سرود
گفت: هلا! عاشقان وقت ظهور شماست
عشق چو فرمان دهد موسم جانبازی است
وقت سر اندازی و ترک دل و دست و پاست
کعبه! خدا یار تو واقف اسرار تو
رونق بازار تو ریختن خون ماست
«ما ز فلک بودهایم یار ملک بودهایم
باز همانجا رویم، عزم تماشا که راست؟»