- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۲۷
- بازدید: ۲۴۴۶
- شماره مطلب: ۱۲۶۴
-
چاپ
مشخصات شعر
کوتاه سروده
بیا ... نیا
در شهرِ هزار رنگ بی مهر و وفا
در جمعِ حرامیانِ بیشرم و حیا
ذکرِ لب تو وقتِ شهادت این بود:
از همین شاعر
-
شور حسین
هر زخم که خورد، زخمه کاریتر شد
موسیقیِ داغها بهاریتر شد
این شورِ حسین دستگاهی است عجیب
کز نغمۀ آن دو چشم،آری! تر شد
-
مسلم ابن ...
بی سر شدهای و از جهان سر هستی
یک گام از عاشقان جلوتر هستی
گفتند که مسلمِ عقیلی اما
ولله که مسلم ابنِ حیدر هستی ...
-
لبِِ امام
از بام فتاده بام را میفهمد
در دام فتاده دام را میفهمد
لب تشنگیات وقتِ شهادت یعنی
این مرد، لبِ امام را میفهمد
-
افتادهترین مرد
لب تشنهتر از جام فتادی سردار؛
در آتشِ این دام فتادی سردار!
افتادهتر از تو مرد در عالم نیست
اینگونه که از بام فتادی سردار!
کوتاه سروده
بیا ... نیا
در شهرِ هزار رنگ بی مهر و وفا
در جمعِ حرامیانِ بیشرم و حیا
ذکرِ لب تو وقتِ شهادت این بود:
مطالب برتر سایت
اولین نظر را ارسال کنید
مطالب برتر سایت