مشخصات شعر

انگار حیدری تو، انگار زینب است او

برنیزه تکیه داده تنهاتر از همیشه

با چهرۀ خماری زیباتر از همیشه

 

بذر ترانه بارید از ابر خطبه‌هایش

اما زمین دل‌ها صحراتر از همیشه

 

سرنیزه‌ها شنیدند لحن تلاوتش را

اما محل ندادند، اما تر از همیشه

 

سنگی ز جاهلیت پرتاب شد به سویت

این بار پر گرفتی بالاتر از همیشه

 

پیشانی‌ات ترک خورد، آیینه موج برداشت

تو قطره قطره گشتی دریاتر از همیشه

 

انگار حیدری تو، مظلوم‌تر ز دیروز

انگار زینب است او، زهراتر از همیشه

 

معراج جمع اضداد این جاست اینکه افتاد

مجنون تر از همه وقت، لیلاتر از همیشه

انگار حیدری تو، انگار زینب است او

برنیزه تکیه داده تنهاتر از همیشه

با چهرۀ خماری زیباتر از همیشه

 

بذر ترانه بارید از ابر خطبه‌هایش

اما زمین دل‌ها صحراتر از همیشه

 

سرنیزه‌ها شنیدند لحن تلاوتش را

اما محل ندادند، اما تر از همیشه

 

سنگی ز جاهلیت پرتاب شد به سویت

این بار پر گرفتی بالاتر از همیشه

 

پیشانی‌ات ترک خورد، آیینه موج برداشت

تو قطره قطره گشتی دریاتر از همیشه

 

انگار حیدری تو، مظلوم‌تر ز دیروز

انگار زینب است او، زهراتر از همیشه

 

معراج جمع اضداد این جاست اینکه افتاد

مجنون تر از همه وقت، لیلاتر از همیشه

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×