دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ناگهان عرش بر زمین افتاد

آمدم در پناه چشمانت

زائر هفت آسمان باشم

باقر علمِ آل پیغمبر

آمدم در کلاستان باشم

آنکه شده به کودکى شاهد کربلا منم

شیعه کند مرا صدا که حجت خدا منم

آنکه شده به کودکى شاهد کربلا منم

 

ز بعد مرتضى على، پس از حسین و مجتبى

از پس زین العابدین، ولىّ کربلا منم

آموزه‌های باقری

کاری بکن! مگذار شب، خاکستری باشد

سهم تمام خیمه‌­ها شعله‌وری باشد

 

کاری بکن! مگذار این بادِ گریبان سوز

با چنگِ خونینش پی هر روسری باشد

 

هی نامه آوردند کوفی‌­ها که ظهری سرخ

با خون جدّت دست­‌هاشان جوهری باشد

کوتاه سروده
غربت

مشغولِ پرستاریِ باباست هنوز

یا اینکه نگاهِ او به سرهاست هنوز

 

ذی‌الحجه، مزارِ بی کَسَش می‌گوید:

یک جای جهان حسین تنهاست هنوز

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×