دسترسی سریع به موضوعات اشعار
آنکه شده به کودکى شاهد کربلا منم
شیعه کند مرا صدا که حجت خدا منم
آنکه شده به کودکى شاهد کربلا منم
ز بعد مرتضى على، پس از حسین و مجتبى
از پس زین العابدین، ولىّ کربلا منم
آموزههای باقری
کاری بکن! مگذار شب، خاکستری باشد
سهم تمام خیمهها شعلهوری باشد
کاری بکن! مگذار این بادِ گریبان سوز
با چنگِ خونینش پی هر روسری باشد
هی نامه آوردند کوفیها که ظهری سرخ
با خون جدّت دستهاشان جوهری باشد
کوتاه سروده
غربت
مشغولِ پرستاریِ باباست هنوز
یا اینکه نگاهِ او به سرهاست هنوز
ذیالحجه، مزارِ بی کَسَش میگوید:
یک جای جهان حسین تنهاست هنوز