دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دیدن خواب حرم قسمت هر هفتۀ ماست

خوش به حال دل ما گرچه پر از تنهایی است

هرچه هم هست گرفتار غم لیلایی است

 

هرچه از جور زمان زخم به قامت دارد

جای شکرش سر جاش است پر از شیدایی است

در حریم تو

زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می‌شدم آنقدر پر می‌زدم در خون که پرپر می‌شدم آتشم گل کرد و بالم سوخت با پروانه‌ها کاش چون پروانه در آتش شناور می‌شدم  

زیارت شش گوشه به روایت سید حمیدرضا برقعی
در اتوبوس کاروان

رسیده‌ام به تو اما گریستم تا تو تمام فاصله را جاده را اتوبان را نگاه من همۀ راه تا به تو برسد کشانده است به دنبال خویش باران را  

دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد

بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد

دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد

 

دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی‌‏داند

که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد

 

آمده‌ام چون‌که خودت خواستی

از نظرت کرب و بلایی شدم؟

زمزمه کردم سحری با خودم

 

«ای حرمت قبلۀ حاجات ما»

می‌شنوی ذکر مناجات ما‌؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×