- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۲/۱۶
- بازدید: ۶۹۴۱
- شماره مطلب: ۹۹۹
-
چاپ
نذر حضرت عباس (ع)
دست تو همهمۀ بال ملائک را دید
روی پیشانی او باب تشهد وا بود
اشهد اَنَّ که او هم پسر زهرا بود
آب میداد عطشناکترین صحرا را
چشمهایش که به سمت افق اعلا بود
دستهایی که به سجادۀ گل طعنه زدند
بوسه گاه لب خشک پسر طاها بود
یا رب این مشک طلایی کدامین سقاست؟
که در او کیفیت جلوۀ صد دریا بود
تیر چوبی است که مجذوب نگاهت آمد
جذبۀ چشم اهورایی تو گیرا بود
قسمت اعظم مشک تو پر از معرفت است
ارتفاع علم دست تو دور از ما بود
دست تو همهمۀ بال ملائک را دید
بدنت کعبۀ تسبیح کبوترها بود
لب به دریا نزدی چون که خود اقیانوسی
آن که باید بزند بر تو لبش دریا بود
-
ختم دو دست
به روی سینۀ تو، جای بوسه حتّی نیست
وَ زخم خوردهتر از پیکرت، در این جا نیست
چه فکر میکند این جوی چشمْتنگ و خسیس؟
سرابِ برکۀ کوچک، حریف دریا نیست
-
سیمرغ فدایی
دل من بر سر این دار، صفایی دارد
وه! که این شهر، چه بام و چه هوایی دارد
خانۀ پیرزنی، خلوت زاویۀ من
هر که شد وحی به او، غار حرایی دارد
-
سیمرغ
زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد
این کار را براى رضاى خدا نکرد
پر میگشود اگر، همه را باد برده بود
سیمرغ بود و جلوۀ بى انتها نکرد -
هر سال با حسین تو تحویل میشود
گفتـنـد وزن و قافیــه تعطیـل میشود
قحطـی اسـتعاره وتمثـیلمیشود
قوت گرفت شایعه میگفت بعد از این
هر صورتی به آینه تحمیل میشود
حتـی خبـر رسـیـد کـه از سردی هـوا
گـلدسـته چـند ثـانـیه قندیل میشود
نذر حضرت عباس (ع)
دست تو همهمۀ بال ملائک را دید
روی پیشانی او باب تشهد وا بود
اشهد اَنَّ که او هم پسر زهرا بود
آب میداد عطشناکترین صحرا را
چشمهایش که به سمت افق اعلا بود
دستهایی که به سجادۀ گل طعنه زدند
بوسه گاه لب خشک پسر طاها بود
یا رب این مشک طلایی کدامین سقاست؟
که در او کیفیت جلوۀ صد دریا بود
تیر چوبی است که مجذوب نگاهت آمد
جذبۀ چشم اهورایی تو گیرا بود
قسمت اعظم مشک تو پر از معرفت است
ارتفاع علم دست تو دور از ما بود
دست تو همهمۀ بال ملائک را دید
بدنت کعبۀ تسبیح کبوترها بود
لب به دریا نزدی چون که خود اقیانوسی
آن که باید بزند بر تو لبش دریا بود