مشخصات شعر

رشید سایه فروش

نوشته‌اند سنان‌ها به تو امان ندهند

نوشته‌اند که ره را به تو نشان ندهند

 

نوشته‌اند به یک دیده بنگری همه را

نوشته‌اند دو روزن به آسمان ندهند

 

نوشته‌اند خودت جذبه باش و حکم بران

نوشته‌اند به این تیرها کمان ندهند

 

اگر تمامی این رودها تنور شوند

نوشته‌اند ترا مثل آب نان ندهند

 

چه مختصر شده­‌ای ای رشید سایه فروش

نگفته‌ای که به ما هیچ سایه‌­بان ندهند

 

زبس شکفته شدی لحظه‌ای گمان بردند

قرار شد که سرت را به نیزه‌­بان ندهند

 

لبم نمی‌رسد، این تیرها مزاحم ماست

چرا که فاصله‌ها بوسه را توان ندهند

 

نوشته‌اند که بر نی عمامه دار شوی

تو عالمی و به عالم جز این نشان ندهند

 

عمو به دیدۀ طفلان همیشه سنگین است

خدا کند که سرت را به این و آن ندهند

 

خبر چو کاسۀ لرزان لب به لب چرخید

خدا کند خبرت را دوان دوان ندهند

 

نوشته‌اند که در یک ضریح جا نشویم

به یک مدار دو سیاره را عنان ندهند

 

گران‌فروش‌ترین مردمان دنیایند

که ساقی‌ام بگرفتند و آبمان ندهند

رشید سایه فروش

نوشته‌اند سنان‌ها به تو امان ندهند

نوشته‌اند که ره را به تو نشان ندهند

 

نوشته‌اند به یک دیده بنگری همه را

نوشته‌اند دو روزن به آسمان ندهند

 

نوشته‌اند خودت جذبه باش و حکم بران

نوشته‌اند به این تیرها کمان ندهند

 

اگر تمامی این رودها تنور شوند

نوشته‌اند ترا مثل آب نان ندهند

 

چه مختصر شده­‌ای ای رشید سایه فروش

نگفته‌ای که به ما هیچ سایه‌­بان ندهند

 

زبس شکفته شدی لحظه‌ای گمان بردند

قرار شد که سرت را به نیزه‌­بان ندهند

 

لبم نمی‌رسد، این تیرها مزاحم ماست

چرا که فاصله‌ها بوسه را توان ندهند

 

نوشته‌اند که بر نی عمامه دار شوی

تو عالمی و به عالم جز این نشان ندهند

 

عمو به دیدۀ طفلان همیشه سنگین است

خدا کند که سرت را به این و آن ندهند

 

خبر چو کاسۀ لرزان لب به لب چرخید

خدا کند خبرت را دوان دوان ندهند

 

نوشته‌اند که در یک ضریح جا نشویم

به یک مدار دو سیاره را عنان ندهند

 

گران‌فروش‌ترین مردمان دنیایند

که ساقی‌ام بگرفتند و آبمان ندهند

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×