مشخصات شعر

تیر تماشا

ای علی جان چه شده، قامت تو تا خورده

نازنینم چقدر بر بدنت پا خورده

 

روی جسمت چقدر تیر و سنان می‌بینم

اینهمه زخم گران بر دل بابا خورده

 

تا جوابم ندهی، دشمن من می‌خندد

به تو شمشیر، به من تیر تماشا خورده

 

چه دگرگون شده این چهرۀ پیغمبری‌ات

چشم زخمی است که بر یوسف لیلا خورده

 

ارباً اربای همۀ لشگر خود را دیدم

چه بلایی است که بر این قد رعنا خورده

 

زرهت با بدن پاره گره خورده به هم

همه ارکان تنت نیز به یغما خورده

 

آه، آیا بدنی خردتر از این می‌شد؟

دنده‌هایت چقدر ای پسرم جا خورده

 

عمه‌ات‌ آمده تا زنده بمانم‌ اما

با فراق تو دگر، رفتنم ‌امضا خورده

 

جگرم سوخت علی جان، دل من ریخت بهم

این جگرخواری داغت، جگرم را خورده

 

همچو مادر، پسرم سینه شکسته شده‌ای

باز انگار لگد پهلوی زهرا خورده

 

بردن نعش تو تا خیمه که تنها نشود

قوتم رفت ز زانو،کمرم تا خورده

 

تیر تماشا

ای علی جان چه شده، قامت تو تا خورده

نازنینم چقدر بر بدنت پا خورده

 

روی جسمت چقدر تیر و سنان می‌بینم

اینهمه زخم گران بر دل بابا خورده

 

تا جوابم ندهی، دشمن من می‌خندد

به تو شمشیر، به من تیر تماشا خورده

 

چه دگرگون شده این چهرۀ پیغمبری‌ات

چشم زخمی است که بر یوسف لیلا خورده

 

ارباً اربای همۀ لشگر خود را دیدم

چه بلایی است که بر این قد رعنا خورده

 

زرهت با بدن پاره گره خورده به هم

همه ارکان تنت نیز به یغما خورده

 

آه، آیا بدنی خردتر از این می‌شد؟

دنده‌هایت چقدر ای پسرم جا خورده

 

عمه‌ات‌ آمده تا زنده بمانم‌ اما

با فراق تو دگر، رفتنم ‌امضا خورده

 

جگرم سوخت علی جان، دل من ریخت بهم

این جگرخواری داغت، جگرم را خورده

 

همچو مادر، پسرم سینه شکسته شده‌ای

باز انگار لگد پهلوی زهرا خورده

 

بردن نعش تو تا خیمه که تنها نشود

قوتم رفت ز زانو،کمرم تا خورده

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×