- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۲/۰۶
- بازدید: ۴۰۸۴
- شماره مطلب: ۶۰۵
-
چاپ
سرخی کرب و بلا از لالههای پرپر است
کربلا قربانگه گلهای سرخ بی سر است
تاج عشق است و حقیقت پیشگان را افسراست
واژۀ پیروزی و آزادگی را در بر است
سرخی کرب و بلا از لالههای پرپر است
لاله زار کربلا دارد بسی گلهای سرخ
در درون جام عاشورا بُود صهبای سرخ
خون نموده این زمین پر بلا دریای سرخ
از دم رنگین هفتاد و دو میر و سَرور است
کربلا تصویرعشق است و نماهنگ جنون
معنی سبز بهاران با نمای سرخ خون
بوستان معرفت در سایه ساری لاله گون
مایه فخر نبی در وعدهگاه محشر است
کربلا رنگ افق بگرفته از خون خداست
وادی ایثار و ایمان در حقیقت کربلاست
چون حسین بر کشتی سرخ شهادت ناخداست
رهنمای عشق آدم این شه بی حنجر است
کربلا خوشبو شده از عطر و بوی یاس عشق
دست عبّاس جوان بخشد به آن احساس عشق
از وفایش میتراود شیرۀ اخلاص عشق
ماه ساقی بر قلوب شیعه پرتو گستر است
اکبر آن اسطورۀ آزاده مردی و صفا
همچو اسماعیل به قربانگه نشسته در منا
خون سرخش بذر عشق پاشیده بر دشت بلا
معنی عشق حقیقی در اذان اکبر است
کربلا آذین به خون حنجر اصغر بود
کودک شش ماهه در راه ولا پرپر بود
باغ دین از خون این نشکفته گل، احمر بود
بر فراز آسمان زین غم نشان خنجر است
کربلا همرنگ تصویر حنای قاسم است
خون نشان عاشقی بر دست و پای قاسم است
نقش ناب آن نگینی بر لوای قاسم است
عالمی مجذوب این دلدادۀ مه منظر است
کربلا هفتاد و دو آلاله را دارد نگین
کعبۀ مهر دل است و مُهر الفت بر جبین
توتیای چشم عاشق پیشگان است این زمین
سروری دلبستۀ این خاک پاک و اطهر است
سرخی کرب و بلا از لالههای پرپر است
کربلا قربانگه گلهای سرخ بی سر است
تاج عشق است و حقیقت پیشگان را افسراست
واژۀ پیروزی و آزادگی را در بر است
سرخی کرب و بلا از لالههای پرپر است
لاله زار کربلا دارد بسی گلهای سرخ
در درون جام عاشورا بُود صهبای سرخ
خون نموده این زمین پر بلا دریای سرخ
از دم رنگین هفتاد و دو میر و سَرور است
کربلا تصویرعشق است و نماهنگ جنون
معنی سبز بهاران با نمای سرخ خون
بوستان معرفت در سایه ساری لاله گون
مایه فخر نبی در وعدهگاه محشر است
کربلا رنگ افق بگرفته از خون خداست
وادی ایثار و ایمان در حقیقت کربلاست
چون حسین بر کشتی سرخ شهادت ناخداست
رهنمای عشق آدم این شه بی حنجر است
کربلا خوشبو شده از عطر و بوی یاس عشق
دست عبّاس جوان بخشد به آن احساس عشق
از وفایش میتراود شیرۀ اخلاص عشق
ماه ساقی بر قلوب شیعه پرتو گستر است
اکبر آن اسطورۀ آزاده مردی و صفا
همچو اسماعیل به قربانگه نشسته در منا
خون سرخش بذر عشق پاشیده بر دشت بلا
معنی عشق حقیقی در اذان اکبر است
کربلا آذین به خون حنجر اصغر بود
کودک شش ماهه در راه ولا پرپر بود
باغ دین از خون این نشکفته گل، احمر بود
بر فراز آسمان زین غم نشان خنجر است
کربلا همرنگ تصویر حنای قاسم است
خون نشان عاشقی بر دست و پای قاسم است
نقش ناب آن نگینی بر لوای قاسم است
عالمی مجذوب این دلدادۀ مه منظر است
کربلا هفتاد و دو آلاله را دارد نگین
کعبۀ مهر دل است و مُهر الفت بر جبین
توتیای چشم عاشق پیشگان است این زمین
سروری دلبستۀ این خاک پاک و اطهر است