- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۲
- بازدید: ۸۱۴
- شماره مطلب: ۴۶۳۷
-
چاپ
حدیث حادثه
جان حر اینجا میان برزخ است
در دوراهیّ بهشت و دوزخ است
گر چه دل، هر دم بیاید، دیر نیست
کربلا را فرصت تأخیر نیست
حرّم و شرمندگی آوردهام
سر به قصد بندگی آوردهام
گر چه خود راه سپاهت بستهام
این زمان دل در نگاهت بستهام
تا که گردم برخیِ جان شما
اوّلین مرد رجزخوان شما
پس برآورد از سپاه خصم، گَرد
جان فدای دوست کرد، آزادهمرد
گفت مولا: در وفا جان دادهای
راست چون نام خودت، آزادهای
-
خورشید شیعه
ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم
بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم
بر علم مصطفی باب تو بود باب
وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم -
تنها گل نچیدۀ تو
قلم زدند به خون سر بریدۀ تو
فرشتگان نگارندۀ جریدۀ تو
شب از دعای درختان روشن ملکوتگذشت کفتر آه به خون تپیدۀ تو
-
خیمۀ نور
شیعیان! رخت عزا بر تن کنید
کربلا در کربلا، شیون کنید
آفتاب غیرتِ حق، منجلی است
موسم سوگِ حسین بن علی است
-
قبلۀ قبیله
آسمانها، سوگوار کیستند؟
خیمهها، چشمانتظار کیستند؟
باغبانِ غنچههای یاس کو؟
بچّهها! آخر عمو عبّاس کو؟
حدیث حادثه
جان حر اینجا میان برزخ است
در دوراهیّ بهشت و دوزخ است
گر چه دل، هر دم بیاید، دیر نیست
کربلا را فرصت تأخیر نیست
حرّم و شرمندگی آوردهام
سر به قصد بندگی آوردهام
گر چه خود راه سپاهت بستهام
این زمان دل در نگاهت بستهام
تا که گردم برخیِ جان شما
اوّلین مرد رجزخوان شما
پس برآورد از سپاه خصم، گَرد
جان فدای دوست کرد، آزادهمرد
گفت مولا: در وفا جان دادهای
راست چون نام خودت، آزادهای