مشخصات شعر

داغ پسر

داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت

جز خالق اکبر ز دل او که خبر داشت؟

 

تا آن دم آخر که بریدند سرش را

او دیده‌ی حسرت به ‌سوی جسم پسر داشت

 

می‌سوخت خود از تشنگی و در دم مردن

از سوز لب خشک پسر، دیدۀ تر داشت

 

تا چهرۀ اکبر به حسین بود مقابل

نه دیده سوی شمس و نه چشمی به قمر داشت

 

بُگْذشت به یک‌باره ز جان و زن و فرزند

یارب! چه هوا بود که آن شاه به ‌سر داشت؟

 

مجنون شدی و سر به بیابان بنهادی

لیلای جگرخون گر از این غصّه، خبر داشت

 

شد پُر گهر از دیدۀ زینب، همه آفاق

آن بحر فرومایه، کی آن ‌قدر گهر داشت؟

 

نالم به حسین یا ز غم حضرت سجّاد؟

این داغ پسر در دل و آن داغ پدر داشت

 

در آه جگرسوز تو، «جودی»! چه شرر بود؟

کاندر جگرِ سنگ، فغان تو اثر داشت

 

 

داغ پسر

داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت

جز خالق اکبر ز دل او که خبر داشت؟

 

تا آن دم آخر که بریدند سرش را

او دیده‌ی حسرت به ‌سوی جسم پسر داشت

 

می‌سوخت خود از تشنگی و در دم مردن

از سوز لب خشک پسر، دیدۀ تر داشت

 

تا چهرۀ اکبر به حسین بود مقابل

نه دیده سوی شمس و نه چشمی به قمر داشت

 

بُگْذشت به یک‌باره ز جان و زن و فرزند

یارب! چه هوا بود که آن شاه به ‌سر داشت؟

 

مجنون شدی و سر به بیابان بنهادی

لیلای جگرخون گر از این غصّه، خبر داشت

 

شد پُر گهر از دیدۀ زینب، همه آفاق

آن بحر فرومایه، کی آن ‌قدر گهر داشت؟

 

نالم به حسین یا ز غم حضرت سجّاد؟

این داغ پسر در دل و آن داغ پدر داشت

 

در آه جگرسوز تو، «جودی»! چه شرر بود؟

کاندر جگرِ سنگ، فغان تو اثر داشت

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×