- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۴
- بازدید: ۲۰۹۶
- شماره مطلب: ۳۳۷۵
-
چاپ
خوشتر
حالا که تیرهروزم و قلبم مکدر است
شبهای من از اشک غم تو منور است
تا بوده، روزیام در این خانه بوده است
تا هست دیدۀ من از این روضهها تر است
پیراهنم ز کودکیام تا زمان مرگ
از عطر سرخ سینهزنیها معطر است
حتی کنار جسم کفنپوشم ای حسین
گریه برای تو ز همه کار خوشتر است
وقت طواف هم ز غمت اشک ریختم
آخر طواف و دیدۀ تر با صفاتر است
جانم بگیر، گریه و سوز مرا مگیر
این اشک شور، هدیۀ شیرین مادر است
هر کس مرا شناخت، به نام شما شناخت
«نوکر به عرش هم برود، باز نوکر است»
-
مقام نوکری
شد آسمان ز رفعت تو زیر خاکها
عشق تو شد ورای تمام ملاکهامن از مقام نوکری تو کسی شدم!
گرچه شدست نام من از بی پلاکها -
عشق من، حسین
پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین
روحی دمیده در تنم این پیرهن، حسین
با اشک و روضه شیر به من داده مادرم
تربت گذاشته پدرم در دهن، حسین
-
تو خوب، من بد
تا که خون در رگ است و جان به تنم
به عزیزت قسم که سینه زنم
آنکه از گاهواره تا مردن
دیدهاش از غمت تر است، منم
خوشتر
حالا که تیرهروزم و قلبم مکدر است
شبهای من از اشک غم تو منور است
تا بوده، روزیام در این خانه بوده است
تا هست دیدۀ من از این روضهها تر است
پیراهنم ز کودکیام تا زمان مرگ
از عطر سرخ سینهزنیها معطر است
حتی کنار جسم کفنپوشم ای حسین
گریه برای تو ز همه کار خوشتر است
وقت طواف هم ز غمت اشک ریختم
آخر طواف و دیدۀ تر با صفاتر است
جانم بگیر، گریه و سوز مرا مگیر
این اشک شور، هدیۀ شیرین مادر است
هر کس مرا شناخت، به نام شما شناخت
«نوکر به عرش هم برود، باز نوکر است»