مشخصات شعر

خانه با رفتنت این بار به هم ریخته است

خانه با رفتنت این بار به هم ریخته است

شهر بی حیدر کرار به هم ریخته است

 

پدرم نبض زمان بودی و با رفتن تو

سحر و روزه و افطار به هم ریخته است

 

هرکسی دید پدر، حال مرا گفت به خویش:

دختر فاطمه بسیار به هم ریخته است

 

بستر خالی تو گوشۀ این خانه پدر

علتی شد که پرستار به هم ریخته است

 

بودنت مایه آرامش و آسایش بود

حال با رفتن تو کار به هم ریخته است

 

حَسَن غم‌زده را بیشتر از زخم سرت

قصۀ سینه و مسمار به هم ریخته است...

 

حرفی از کوچه نباید بشود پیش حسین

چون که با گفتنش هر بار به هم ریخته است...

 

صحبت از کوفه و بازار و اسیری کردی

از همان لحظه علمدار به هم ریخته است...

 

گفته‌ای کوفه می‌آرند مرا طوری که

همۀ کوچه و بازار به هم ریخته است...

خانه با رفتنت این بار به هم ریخته است

خانه با رفتنت این بار به هم ریخته است

شهر بی حیدر کرار به هم ریخته است

 

پدرم نبض زمان بودی و با رفتن تو

سحر و روزه و افطار به هم ریخته است

 

هرکسی دید پدر، حال مرا گفت به خویش:

دختر فاطمه بسیار به هم ریخته است

 

بستر خالی تو گوشۀ این خانه پدر

علتی شد که پرستار به هم ریخته است

 

بودنت مایه آرامش و آسایش بود

حال با رفتن تو کار به هم ریخته است

 

حَسَن غم‌زده را بیشتر از زخم سرت

قصۀ سینه و مسمار به هم ریخته است...

 

حرفی از کوچه نباید بشود پیش حسین

چون که با گفتنش هر بار به هم ریخته است...

 

صحبت از کوفه و بازار و اسیری کردی

از همان لحظه علمدار به هم ریخته است...

 

گفته‌ای کوفه می‌آرند مرا طوری که

همۀ کوچه و بازار به هم ریخته است...

۳ نظر
 
  • ناصر ۱۳۹۶/۰۳/۲۶

    شعر قشنگی بود واژه های کهنه را دور بریزید

  • محمد حسین اربابی فر ۱۳۹۳/۰۵/۰۱

    بسیار زیبا

  • مهدی مجید ۱۳۹۳/۰۴/۳۱

    السلام علیک یا امین الله فی ارضه و حجته علی عباده السلام علیک یا امیرالمؤمنین. اللهم العن قتله امیرالمؤمنین.

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×