- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۴/۱۰
- بازدید: ۱۳۱۱۰
- شماره مطلب: ۳۲۷
-
چاپ
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی
پس گنهکاریِ امروز مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی
پس گنهکاریِ امروز مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی