مشخصات شعر

بابا برایم دعا کن

دیگر شکستن ندارد، بال و پر کوچک من

می‌ترسم از هم بپاشد، این پیکر کوچک من

 

آه ای سر روی زانو، ای ماه آشفته گیسو

دیشب خودت روضه خواندی، بر منبر کوچک من

 

این درد درمان ندارد، می‌دانم امکان ندارد

زخم سرت را ببندی، با معجر کوچک من

 

غارتگران دل نکندند، از گوش و از گوشواره

انگشت و انگشتر تو، انگشتر کوچک من

 

آتش به جان جهان زد، دستی که با خیزران زد

یا بر لب خونی تو یا بر سر کوچک من

 

بابا برایم دعا کن، شام مرا کربلا کن

یک بار دیگر صدا کن: ای دختر کوچک من!

بابا برایم دعا کن

دیگر شکستن ندارد، بال و پر کوچک من

می‌ترسم از هم بپاشد، این پیکر کوچک من

 

آه ای سر روی زانو، ای ماه آشفته گیسو

دیشب خودت روضه خواندی، بر منبر کوچک من

 

این درد درمان ندارد، می‌دانم امکان ندارد

زخم سرت را ببندی، با معجر کوچک من

 

غارتگران دل نکندند، از گوش و از گوشواره

انگشت و انگشتر تو، انگشتر کوچک من

 

آتش به جان جهان زد، دستی که با خیزران زد

یا بر لب خونی تو یا بر سر کوچک من

 

بابا برایم دعا کن، شام مرا کربلا کن

یک بار دیگر صدا کن: ای دختر کوچک من!

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×