مشخصات شعر

دیوار غصه

دیوار غصه بر سرم  آوار  شد حسین

تاریخ رنج فاطمه  تکرار  شد حسین

 

آییـنۀ صــداقت   قلب    تمام   شهر

مجروح تازیانۀ  زنــگار   شد  حسین

 

دیدم که دست بیعتشان بین آستین

با سِحر سکه‌های طلا مار شد حسین

 

درسبزه‌ها به جای طراوت تنفر است

هر بره‌ای که خورد از آن هار شد حسین

 

اینجا برای کشتنتان نقشه می‌کشند

زیر   گـلوت  مرکز  پرگار  شد حسین

 

مسلم نخورد لقمه‌ای از سفرۀ کسی

اما به کل کوفه بدهــکار  شد حسین

 

حتی به جسم بی سر من سنگ می‌زنند

مسلم به جرم عشق تو بر دار شد حسین

 

رأس بریده‌ام  سر  یک میخ آهنین

سرگرمی جماعت بازار شد حسین

 

دیدم بر اشــتران سپاه حرامیان

چندین هزار نیزه فقط بار شد حسین

 

سنگ و کلوخ بر همۀ پشت بام‌ها

قدر ســپاه ابرهه  انبــار   شد حسین

 

آب از سرمن و تو و اکبر گذشته است

زینب به بند غصه گرفتار شد حسین

 

راه   اسیر  کردن  اهـل و عیالتان

با خنده‌های حرمله هموار شد حسین

دیوار غصه

دیوار غصه بر سرم  آوار  شد حسین

تاریخ رنج فاطمه  تکرار  شد حسین

 

آییـنۀ صــداقت   قلب    تمام   شهر

مجروح تازیانۀ  زنــگار   شد  حسین

 

دیدم که دست بیعتشان بین آستین

با سِحر سکه‌های طلا مار شد حسین

 

درسبزه‌ها به جای طراوت تنفر است

هر بره‌ای که خورد از آن هار شد حسین

 

اینجا برای کشتنتان نقشه می‌کشند

زیر   گـلوت  مرکز  پرگار  شد حسین

 

مسلم نخورد لقمه‌ای از سفرۀ کسی

اما به کل کوفه بدهــکار  شد حسین

 

حتی به جسم بی سر من سنگ می‌زنند

مسلم به جرم عشق تو بر دار شد حسین

 

رأس بریده‌ام  سر  یک میخ آهنین

سرگرمی جماعت بازار شد حسین

 

دیدم بر اشــتران سپاه حرامیان

چندین هزار نیزه فقط بار شد حسین

 

سنگ و کلوخ بر همۀ پشت بام‌ها

قدر ســپاه ابرهه  انبــار   شد حسین

 

آب از سرمن و تو و اکبر گذشته است

زینب به بند غصه گرفتار شد حسین

 

راه   اسیر  کردن  اهـل و عیالتان

با خنده‌های حرمله هموار شد حسین

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×