مشخصات شعر

اگر بگذارند

عشق، سر در قدم ماست اگر بگذارند
عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند 


ما و این کشتی طوفان ‏زدۀ موج بلا 
ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند 


دشت از هُرم عطش سوخته و سایه غم 
سایبان گل زهراست اگر بگذارند 


آب بر آتش لب‌های عطشناک زدن 
آرزوی من و سقاست اگر بگذارند 


دوش در گلشن ما بلبل شیدا می‏‌گفت 
باغ گل، وقف تماشاست اگر بگذارند 


هرچه گل بود، ز تاراج خزان پرپر شد
وقت دلجویی گل‌هاست اگر بگذارند


طفل شش ماهۀ من زینت آغوش من است 
جای این غنچه همین‏جاست اگر بگذارند 


این به خون خفته که عالم ز غمش مجنون است 
تشنۀ بوسۀ لیلاست اگر بگذارند


چهره‌‏اش آینه حُسن رسول‏ الله است
آری این آینه زیباست اگر بگذارند


این گل سرخ که از گلبُن توحید شکفت
آبروی چمن ماست اگر بگذارند


در عقیق لب من موج زند دریایی
که شفابخش مسیحاست اگر بگذارند


یوسف مصر وجودم من و این پیراهن
جامۀ روز مباداست اگر بگذارند


ریشه در خون و شرف نهضت ما دارد و بس
سند روشن فرداست اگر بگذارند

اگر بگذارند

عشق، سر در قدم ماست اگر بگذارند
عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند 


ما و این کشتی طوفان ‏زدۀ موج بلا 
ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند 


دشت از هُرم عطش سوخته و سایه غم 
سایبان گل زهراست اگر بگذارند 


آب بر آتش لب‌های عطشناک زدن 
آرزوی من و سقاست اگر بگذارند 


دوش در گلشن ما بلبل شیدا می‏‌گفت 
باغ گل، وقف تماشاست اگر بگذارند 


هرچه گل بود، ز تاراج خزان پرپر شد
وقت دلجویی گل‌هاست اگر بگذارند


طفل شش ماهۀ من زینت آغوش من است 
جای این غنچه همین‏جاست اگر بگذارند 


این به خون خفته که عالم ز غمش مجنون است 
تشنۀ بوسۀ لیلاست اگر بگذارند


چهره‌‏اش آینه حُسن رسول‏ الله است
آری این آینه زیباست اگر بگذارند


این گل سرخ که از گلبُن توحید شکفت
آبروی چمن ماست اگر بگذارند


در عقیق لب من موج زند دریایی
که شفابخش مسیحاست اگر بگذارند


یوسف مصر وجودم من و این پیراهن
جامۀ روز مباداست اگر بگذارند


ریشه در خون و شرف نهضت ما دارد و بس
سند روشن فرداست اگر بگذارند

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×