- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۱/۱۸
- بازدید: ۳۲۷۴
- شماره مطلب: ۱۱۴۶
-
چاپ
از عطش میآید این گیسو پریش بیقرار
باز میگردد ز عاشورا چه تنها ذوالجناح
حرفهایی سرخ دارد با دل ما ذوالجناح
از عطش میآید این گیسو پریش بیقرار
دارد از دریا نشانی هیچ آیا ذوالجناح؟
از بلوغ واقعه میآید این طوفان سرخ
پس چرا چیزی نمیگوید خدایا ذوالجناح؟
زخم میبارد ز عاشورای چشمانش، عجب!
با تمام زخمها برپاست اما ذوالجناح
دشت چشمانش پر از اسطورههای بیسر است
با که گوید ترجمان زخمها را ذوالجناح؟
لحظهای بر بند چشمان شهیدت را بخواب
زخمهایت میشود فردا شکوفا ذوالجناح
وارث خون خدا امروز تیغ خشم ماست
انتقام عشق را بگذار با ما ذوالجناح
-
السـلام علیک یا دریا
ای امام خجستۀ پیروز، سورۀ خــون، حقیقت زیبا!
از قیام تو میتوان گفتن، تـا هنوز و همیشۀ دنیا
از قیام تو میتوان گفتن، نامکرر به هر زبان امروز
ترجمان فصیح خون تـو، ترجمان تمام خوبیها
-
زینت سجادۀ عشق
بعد از آن واقعۀ سرخ، بلا سهم، تو شد
پیکر سوختۀ کرب و بلا، سهم تو شد
بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکستناگهان، داغ دل آینهها، سهم تو شد
-
غریبانۀ کربلا
اگر میشنیدم صدای تو را
و میخواندم آیینه های تو را
شبی میسرودم به آهنگ غم
غریبانه کربلای تو را
-
پیروز
هفتاد و دو مرد ... ! کربلا پیروز است
در ظهر نبرد، کربلا پیروز است
تردید مکن در آیۀ جاء الحق
ای چرخ بگرد! کربلا پیروز است
از عطش میآید این گیسو پریش بیقرار
باز میگردد ز عاشورا چه تنها ذوالجناح
حرفهایی سرخ دارد با دل ما ذوالجناح
از عطش میآید این گیسو پریش بیقرار
دارد از دریا نشانی هیچ آیا ذوالجناح؟
از بلوغ واقعه میآید این طوفان سرخ
پس چرا چیزی نمیگوید خدایا ذوالجناح؟
زخم میبارد ز عاشورای چشمانش، عجب!
با تمام زخمها برپاست اما ذوالجناح
دشت چشمانش پر از اسطورههای بیسر است
با که گوید ترجمان زخمها را ذوالجناح؟
لحظهای بر بند چشمان شهیدت را بخواب
زخمهایت میشود فردا شکوفا ذوالجناح
وارث خون خدا امروز تیغ خشم ماست
انتقام عشق را بگذار با ما ذوالجناح