مشخصات شعر

حلقه‏‌ها نقش عقیق یمنش را بردند

بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند
زخم‌ها لالۀ باغ بدنش را بردند


نیزه‏‌ها بر عطشش قهقهه سر مى‏‌دادند
خنده‏‌ها خطبۀ گرم دهنش را بردند

 

این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است
که روى نیزه بوى پیرهنش را بردند؟

تا که معلوم نگردد ز کجا مى‌‏آید
اهل صحراى تجرّد کفنش را بردند

دشنه‏‌ها دور و بر پیکر او حلقه زدند
حلقه‏‌ها نقش عقیق یمنش را بردند

چهره‏‌ها یا همه زردند وَ یا نیلى رنگ
شعله‏‌ها سبزى رنگ چمنش را بردند

بت پرستان ز هراس تبر ابراهیم
جمع گشته تبر بت شکنش را بردند

بادها سینه زنان زودتر از خواهر او
تا مدینه خبر سوختنش را بردند

یوسف، آهسته بگویید نمیرد یعقوب
گرگ‌ها زوزه کشان پیرهنش را بردند

حلقه‏‌ها نقش عقیق یمنش را بردند

بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند
زخم‌ها لالۀ باغ بدنش را بردند


نیزه‏‌ها بر عطشش قهقهه سر مى‏‌دادند
خنده‏‌ها خطبۀ گرم دهنش را بردند

 

این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است
که روى نیزه بوى پیرهنش را بردند؟

تا که معلوم نگردد ز کجا مى‌‏آید
اهل صحراى تجرّد کفنش را بردند

دشنه‏‌ها دور و بر پیکر او حلقه زدند
حلقه‏‌ها نقش عقیق یمنش را بردند

چهره‏‌ها یا همه زردند وَ یا نیلى رنگ
شعله‏‌ها سبزى رنگ چمنش را بردند

بت پرستان ز هراس تبر ابراهیم
جمع گشته تبر بت شکنش را بردند

بادها سینه زنان زودتر از خواهر او
تا مدینه خبر سوختنش را بردند

یوسف، آهسته بگویید نمیرد یعقوب
گرگ‌ها زوزه کشان پیرهنش را بردند

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×