دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دوباره از غم کرب و بلا پریشان شد

دو دست بر کمرش، مثل مادرش زهرا

شکست بال و پرش، مثل مادرش زهرا

گریست چشم ترش، مثل مادرش زهرا

ندید دور و برش، مثل مادرش زهرا

 

بابا رسید، اما فقط با سر

امروز با لب‌های خشکیده

دائم به فکر دختری بودم

بیتاب‌تر از روزهای قبل

دل خون طفل مضطری بودم

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×