دسترسی سریع به موضوعات اشعار
آرزوی آب
عبّاس نامدار، چو پا در رکاب کرد
گفتا خِرَد که جلوه مگر بوتراب کرد
شد جلوهگر چو ماه بنیهاشم از حرم
خورشید را ز شرم رُخش، در حجاب کرد
چشمۀ حیات
ای شه که جبرئیل امین شد، غلام تو!
شد پایدار، دین خدا از قیام تو
چون ابر نوبهار، بریزد ز دیده اشک
آید چو بر زبانِ محبّ تو، نام تو
محرم حرم
سبط نبی، روانه چو در کارزار شد
بر اهلبیت ختم رسل، کار، زار شد
بنْمود جلوه، چون مه تابان عارضش
نور خدا ز طلعت او، آشکار شد
حریم قدس
کیست زینب؟ محرم بزم حضور
روی او تفسیری از الله نور
چون به دنیا آمد آن فرخندهزن
شد به گیتی نور حق، پرتوفکن