دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مشک بر دوش

گوش کن گوش، صدای نفسی می‌آید

مَشک بر دوش، از آن دور، کسی می‌آید

 

کیست این مرد که این‌گونه به دشمن زده است؟

که ز هر گوشه، صدای جرسی می‌آید

 

شهید «اولوا العزم»

 

آن شب که بُرید از نفس خود، کفنت را

پیچید در اندوه، خداوند، تنت را

 

می‌خواست شهیدان «اولوا العزم» ببینند

افتاده به‌خون، بی‌سر و عریان، بدنت را

روح بی‌قرار

 

دستی بلند می‌شود، این نوحه‌ها کم است

ای عشق! شیعه باش که ماه محرّم است

 

سهم شما، همیشۀ تاریخ، از فدک

یک پهلوی شکسته و یک آسمان غم است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×