به گزارش کرب و بلا، با وجود گذشته بیش از یک دهه از ساخت مجموعه «مختارنامه» و به رغم پخش مکرر آن از رسانه ملی و شبکههای مختلف تلویزیونی بنا به مناسبتهای ویژهای همچون محرم و صفر اما باید گفت که یکی از دلایل موفقیت این سریال در ژانر تاریخی که به موضوعی به موازات و پس از واقعه عاشورا میپردازد، توجه به ریزهکاریهایی است که شاید به ندرت در تولید آثار فیلم و تصویر به ویژه در حوزه تاریخ ادیان و اسلام به آن اهتمامی صورت گیرد.
بازیگر به عنصراصلی یک اثر نمایشی، تلویزیونی و سینمایی مطرح است؛ آن هم اثری که مربوط به تاریخ معاصر نبوده و باید در انتخاب بازیگران آن معیارها و پارامترهای گوناگونی مورد توجه قرار گیرد که با استفاده از ترفندهایی تصویری به ویژه در گریم بتوان شخصیت را تا حد امکان به نقش مورد نظر نزدیک و نزدیکتر کرد و لذا در این پروسه یعنی انتخاب بازیگران باید نهایت دقت صورت گیرد که چهره فرد بازیگر به لحاظ استخوانبندی و قابلیتهای ویژه در میمیک، از خلاقیتهای بالایی برخوردار باشد.
«مختارنامه» به عنوان یک پروژه تاریخی در امر سریالسازی خوشبختانه با توجه به حساسیتهای کارگردان خود؛ داوود میرباقری در این امر موفق عمل کرده است به شکلی که بازیگرانی برای بازی در این مجموعه انتخاب شدهاند که پس از سالها از تولید و پخش مکرر آن، تداعی تصویری از چهره هر یک از شخصیتهای تاریخی مؤثر در این رویداد را در اذهان مخاطب خود به وجود میآورد به شکلی که در هر محفل و هر مراسم ویژه این ماه و یا مرتبط با موضوع عاشورا وقتی نام یکی از اشخاص مؤثر در رویداد عاشورا به زبان جاری میشود در اغلب مواقع محال ممکن است که چهره شخصیتی که میرباقری آن را به درستی در مجموعه «مختارنامه» تصویر کرده است، در جلوی چشمان مستمعین تجسم نیابد.
این اتفاق در سینمای تاریخی جهان با رویکرد پرداختن به وقایع دینی پیشتر نیز مسبوق به سابقه بوده است که نمونه شاخص و بارز آن فیلم «الرساله» مصطفی عقاد است که بیشک هر کس که تنها یک بار هم این فیلم را دیده باشد، در هر محفل و مجلسی اگر بر فرض نامی از حمزه سیدالشهدا آورده شود، فوراً در ذهن او، تصویر چهره بهغایت بجا و مؤثر «آنتونی کویین» در نقش عموی پیامبر (ص) در این فیلم تداعی میشود.
به هر روی توجه به این امر یعنی انتخاب بجا و اصولی بازیگران به عنوان نمود بیرونی برای بروز کُنشها و اعمال شخصیتهای یک فیلم آن هم در ژانر تاریخی از جمله مواردی است که توفیق و عدم توفیق آثاری از این دست را تضمین میکند، امری که حداقل در مواردی مربوط به تولیدات تاریخی داخلی طی یک دهه گذشته کمتر به آن توجه شد و مثلاً با تمام شکوه و جلالی که مجید مجیدی در طراحی صحنه و لباس و استفاده از ترفند و جلوههای ویژه تصویری در فیلم «محمد رسول الله» به کار بست اما توفیقی حاصل نشد و امروزه عده اندکی هستند که در حافظه تصویری خود به عنوان نمونههای موفق آثار نمایشی و تصویری با محوریت تاریخ اسلام، از این فیلم یادی کنند.