علت نامگذاری:
ترویه در لغت به معانی زیر آمده است:
سیراب کردن، سیراب گردانیدن، کسی را بر روایت شعر داشتن، در کاری اندیشه کردن، اندیشیدن در کار و نگریستن پایان آن را و تعجیل نکردن در جواب (لغت نامه دهخدا)
در علل الشرایع در سر نامیدن این روز به ترویه حدیثی از امام صادق علیهالسلام که راوی میگوید: از حضرت پرسیدم چرا روز ترویه را روز ترویه نامیدهاند؟
حضرت فرمود: زیرا در عرفات آب نبود و حاجیها روز هشتم ذی حجه از مکه آب بر میداشتند و به عرفات میبردند و برخی از ایشان به بعضی دیگر میگفتند: تروّیتم، تروّیتم (سیراب شدید، سیراب شدید) لذا به خاطر هیمن، روز هشتم را روز ترویه نامیدند. (1)
باز نقلی دیگر آمده است که زمانی که ابراهیم علیهالسلام مأمور شد خانه کعبه را بسازد مکان آنرا نمیدانست در نتیجه خداوند، جبرئیل سلام الله علیه را نازل کرد تا مکان خانه را برای ابراهیم مشخص کند و خداوند تعالی پایههای کعبه را از بهشت نازل فرمود و حجرالاسود نیز نازل شد. سپس ابراهیم برای کعبه دو در قرار داد، دری در سمت مشرق و دری در سمت مغرب که مستجار نامیده میشود. وقتی ساخت کعبه به اتمام رسید ابراهیم و اسماعیل حج بجا آوردند و جبرئیل در روز هشتم ذی حجه (روز ترویه) بر آن دو نازل شد و گفت برخیزید و آب جمع آوری کنید، چون در زمین عرفات آبی وجود ندارد. به همین دلیل این روز، روز ترویه (یعنی ذخیره کردن آب) نامیده شد. سپس ابراهیم گفت: پروردگارا این شهر را محلی امن قرار بده و اهل آن را از میوهها بهره مند کن... (سوره ابراهیم/35)
از ابن عباس نقل شده که حضرت ابراهیم علیهالسلام در خواب دید که فرزندش را سر میبرند. فأصبح بروی یومه أجمع «پس صبح بیدار شده و همه آن روز را میاندیشید» که آیا خواب او امری است از جانب خدا یا نه؟ از این رو آن روز ترویه نامیده شد
امام صادق علیهالسلام فرمود: منظور از بهره مندی از ثمرات، ثمره قلوب یعنی محبت مردم و تمایل آنها نسبت به مکه است تا بسوی آن بروند. (2)
همانطور که آشکار گردید وجه تسمیه یوم الترویه یا روز ترویه در کلام امامان معصوم برداشتن و ذخیره نمودن آب در روز هشتم ذی حجه است.
از ابن عباس نقل شده که حضرت ابراهیم علیهالسلام در خواب دید که فرزندش را سر میبرند. فأصبح بروی یومه أجمع «پس صبح بیدار شده و همه آن روز را میاندیشید» که آیا خواب او امری است از جانب خدا یا نه؟ از این رو آن روز ترویه نامیده شد، پس از آن در شب دوم در خواب دید فلّما أصبح عرف أنّه من الله «چون صبح شد دانست که آن از جانب خداست» از این رو آن روز عرفه نامیده شد. (3)
طبق روایات، منزلت روز ترویه تا جائی است که درک آن مساوی با درک تمام حج انگاشته شده است، چرا که روز ترویه در اصل آماده شدن برای وردود به عرفات و عید قربان است.
منزلت روز ترویه:
روز ترویه یکی از ارزشمندترین روزهای زمان برشمرده شده است که خود آداب و اعمال مخصوصی دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خدای تبارک و تعالی از هر چند، چهار شماره برگزید، از فرشتگان: جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و از پیغمبران چهار نفر برای مبارزه بوسیله شمشیر: ابراهیم و داوود و موسی و من و از خاندانها چهار خاندان که فرمود: خاندان آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید و از شهرها چهار شهر برگزید و فرمود: سوگند به تین و زیتون و طور سینین و این بلد امین پس مقصود از تین مدینه است و از زیتون بیت المقدس و از طور سینین کوفه و از بلد امین مکه و از زنها چهار زن برگزید: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه سلام الله علیها و از اعمال حج چهار عمل را برگزید: قربانی کردن و صدا به لبیک بلند کردن و احرام و طواف و از ماهها چهار ماه که ماههای حرامند برگزید: رجب و شوال و ذی القعده و ذی الحجه و از روزها چهار روز برگزید: روز جمعه و روز ترویه (هشتم ذی حجه) و روز عرفه و روز عید قربان. (4)
شیخ صدوق در امالی آورده است که از جمله اعمال مستحبی حج اینکه روز ترویه از هنگام زوال شمس تا شب را درک کند تمام حج تمتع را درک کرده است. (5)
طبق این روایات، منزلت روز ترویه تا جائی است که درک آن مساوی با درک تمام حج انگاشته شده است، چرا که روز ترویه در اصل آماده شدن برای وردود به عرفات و عید قربان است.
اعمال این روز:
محمدبن ابی عمیر از یکی از یارانش از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که فرمود: روزه روز ترویه کفاره گناهان یک سال و روزه روز عرفه کفاره گناهان دو سال است. (6)
محدث قمی در مفاتیح الجنان روزه این روز را برابر با کفاره شصت سال برشمرده است و آورده است که شیخ شهید غسل این روز را مستحب دانسته است.
از دیدگاه فقهی این سخن مشهور که امام حسین علیهالسلام حج خود را نیمه تمام گذاشت سخن نادرست است زیرا امام علیهالسلام در روز هشتم ذی حجه (یوم ترویه) از مکه خارج شد، در حالی که اعمال حج که با احرام در مکه و وقوف در عرفات شروع میشود از شب نهم ذی حجه آغاز میشود، بنابراین امام علیهالسلام اصولا وارد اعمال حج نشده بود تا آن را نیمه تمام گذارد.
وقایع این روز:
در این روز؛ فرستادن نامه امام حسین علیهالسلام به کوفه پس از شهادت مسلم بن عقیل:
بسم الله الرحمن الرحیم: از طرف حسین بن علی به سوی برادران مؤمن و مسلمان
سلام علیکم.
.... من روز سه شنبه هشتم ماه ذی حجه که روز ترویه است از مکه معظمه بسوی شما حرکت نمودهام. موقعی که فرستاده من بر شما وارد شد در کار خود شتاب کنید و کوشا باشید زیرا من در همین روزها نزد شما خواهم آمد و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
مورخین خروج امام حسین علیهالسلام از مکه به سمت کوفه را هشتم ذی حجه یعنی روز ترویه نگاشتهاند که اکنون به بررسی آن میپردازیم.
دیدگاه فقها:
از دیدگاه فقهی این سخن مشهور که امام حسین علیهالسلام حج خود را نیمه تمام گذاشت سخن نادرست است زیرا امام علیهالسلام در روز هشتم ذی حجه (یوم ترویه) از مکه خارج شد، در حالی که اعمال حج که با احرام در مکه و وقوف در عرفات شروع میشود از شب نهم ذی حجه آغاز میشود، بنابراین امام علیهالسلام اصولا وارد اعمال حج نشده بود تا آن را نیمه تمام گذارد. ایشان در هنگام ورود به مکه عمره مفرده انجام داد. البته در برخی از کتابها مانند ارشاد شیخ مفید آمده که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرد و طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد بدلیل اینکه قادر نبود حج خود را تمام نماید که این نظر بعید است.
روایتی نیز از امام صادق علیهالسلام ذکر شده است که فرمود: قد اعتمر الحسین بن علی علیه السلام فی ذی الحجه ثم راح یوم الترویه الی العراق و الناس یروحون الی منی و لا بأس باعمره فی ذی الحجه لمن لا یرید الحج (7): امام حسین علیهالسلام در ماه ذی الحجه عمره انجام داد و سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد و کسی که نمیخواهد حج انجام دهد میتواند عمره انجام دهد. که میتوان دلایل این خروج را بطور خلاصه چنین ذکر نمود: 1- خطر جانی 2- شکسته نشدن حرمت بیت الله الحرام.
ایشان به عبدالله بن زبیر فرمود: به خداوند سوگند، اگر یک وجب خارج از مکه کشته شوم برای من دوست داشتنی تر است تا آن که به اندازه یک وجب در داخل مکه کشته شوم. به خداوند سوگند، اگر من به لانهای از لانه جانواران پناه برم مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آنچه را از من میخواهند به دست آورند. (8)
پی نوشت:
1-علل الشرایع ج 2 ص 399 باب 171
2-قصص النیاء ص 193
3-صحیفه سجادیه ترجمه و شرح فیض الاسلام ص 322
4- خصال ترجمه مهری ج 1 ص 249
5-امالی شیخ صدوق ترجمه کمرهای ص 651، احتجاجات ترجمه ج 4 بحارالانوار ج 2 ص 391
6-ثواب الاعمال ترجمه انصاری ص 145
7-کافی ج 4 ص 536
8-وقعه الطف ص 152