شعائر و آئینها چه جایگاه و کارکردی در سیستمهای اجتماعی و فرهنگی و نظامهای دینی دارند؟
مراسم عزای حسینی ابعاد دینی و اجتماعی و سیاسی گسترده و همچنین جنبه فولکلوریک و مردمی خاصی دارد که در جهان عربی اسلامی منحصر به فرد است. این مراسم با تراژدی کربلا و تاریخ شهادت و حزن و اندوه پیوند خورده است. سرزمین خونینی، همچون کربلا در تاریخ یافت نمیشود و هیچ مردمی، همچون مسلمانان به سوگ امامشان حسین علیهالسلام ننشستهاند.
قبل از اینکه از نقش شعائر و آئینهای (طقوس) حسینی صحبت کنیم، لازم است بین این دو مفهوم، تفکیک قائل شویم. بیشتر نویسندگان عرب و مسلمان بین این دو مفهوم تفاوتی نمیگذارند و آنان که متمایل به تفکیک بین این دو مفهوم هستند، شعائر را به حیطه امور دینی و مقدس محدود کرده و آئینها را در دیگر مجالهای غیر دینی به کار میبرند.
در واقع شعائر به معنای نمادها و نشانههایی است که معانی ویژهای دارند و فرقی نمیکند که این معانی، دینی یا اعتباری باشد. شعائر به طور معمول، محدود به ادیان نیستند و به بیشتر نظامهای اجتماعی راه یافتهاند. تمام آئینها و مراسم که گونهای از الگوهای رفتاری سفارش شده از سوی ادیان هستند، ذیل مفهوم شعائر میگنجند. این گونه الگوهای رفتاری در واقع اعمال و رفتار و سخنانی هستند که باید برای هدف مشخصی تکرار شوند و تداوم یابند، بدون این که کمترین تغییری در آنها ایجاد شود.
در واقع شعائر از اهمیت ویژهای در اسلام و به ویژه در حیات دینی و اجتماعی برخوردار هستند و با مهمترین واجبات دینی مانند نماز و روزه و... پیوند خوردهاند؛ همچنان که در جشن تولدها و عروسیها و مراسم ختم و... نیز حضور پررنگی دارند. از آن جایی که معانی و مفاهیم شعائر با اعمال و فرائض دینی ارتباط دارند، به همین دلیل است که برخی گمان میکنند که شعائر هر آن چیزی است که شرع آورده و دستور به انجام آن داده است.
آئینها (طقوس) همواره معنا و دلالتی دینی ندارند ولی اغلب رنگ و لعابی دینی میگیرند. آئینها، غالبا با عادتها و سنتها و اساطیر ارتباط دارند و هنگامی که به درجه باور و عقیده میرسند با شعائر دینی درمیآمیزند. مهمترین ویژگی آئینها این است که مانند شعائر، به تکرار و استمرار تمایل دارند تا تداوم حضورشان را در جامعه تضمین کنند.
شعائر و آئینها، رفتارهایی فردی یا گروهی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند و مراعات قواعد و اصول ثابتی را میطلبند که نمیتوان آنها را به سادگی و بدون گذر زمانی طولانی تغییر داد. شعائر و آئینها بدون این قواعد و اصول، ارزش و اثر خود را از دست میدهند و از ویژگیهای سنتی تهی میشوند.
برای مطالعه جامعهشناختی آئینها، لازم است از سطح دینی و اعتقادی به سطح اجتماعی منتقل شویم تا بتوانیم معنا و بار اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که یافتهاند را بررسی کنیم. آئینها، نیروی «بازیابی جمعی» دارند که اصول دینی و ارزشهای فرهنگی و اساطیری را در یادها بازتولید میکنند. لذا ابزارهایی جمعی هستند که آن چه در گذشته روی داده را به یادها برمیگردانند و از فراموشی آن جلوگیری میکنند. همچنین ارزشها و سنتها و عادتهای موروثی مرتبط با آنها را زنده نگه میدارند. گرایش به محافظت از آئینها و تلاش در تداوم آنها در جامعه، به ایستادگی و مقاومت در برابر اطلاحطلبی و فرآیند تغییر اجتماعی نیز تعبیر میشود که تداوم و استمرار اوضاع گذشته از طریق تکرار و تأکید بر آن را تضمین میکند، به گونهای که در برابر هر گونه پیشرفت و تغییر اجتماعی و تمدنی ایستادگی میکند.
مشارکت فعال و مؤثر در آئینهای عاشورا و گریه و زاری و سینهزنی، انسان سرگشته و پریشان را در برابر وسعت درد و رنجی قرار میدهد که امام حسین (ع) و اهلبیت و یاران ایشان در روز عاشورا متحمل شدند و دردی که بر گرده خود احساس میکند، به وعده و امید شفاعت و نجات تبدیل میشود.
مردمشناسی فرهنگی که به مطالعه فرهنگ و جامعه انسانی میپردازد، تأکید دارد که آئینها وظیفهای دوگانه دارند؛ آنها تصورات دینی را تهییج و احیا میکنند و در مرحله دوم احساس بازگشت به ریشههای اصلی را تقویت مینمایند. میتوان این گونه کارکردهای اجتماعی و فرهنگی را در زمانهای پریشانی فرهنگی و بروز شکافهای اجتماعی مشاهده کرد، همچنان که در درمان تناقضات درونی افراد، در جامعهای که به سبب روند تغییر سریع، توازن خود را از دست داده، ایفای نقش میکنند. زیرا نزاعی که میان ارزشهای جامد گذشته و ارزشهای پویای معاصر پدید میآید، جامعه را از حالت توازن خارج میکند. به عبارت دیگر میتوان وظیفه دوگانه آئینها را به تلاشهایی مرتبط دانست که برای حمایت از خویشتن در برابر از بین رفتن هویت و پریشانی و تنشهای ایجاد شده، صورت میگیرد.
از ویژگی آئینها این است که میتوانند همراه با نیازهای روز، تغییر و تعدیل شوند، بر خلاف شعائر دینی که صلب و خشکتر هستند. به عبارت دیگر، در مفهوم آئینها میتوان دست برد و اهداف و وظایف جدیدی از آنها طلب کرد که این مسأله حاکی از اهمیت جایگاه آئینها در جامعه امروزی است.
شعائر و آئینهای حسینی چه اثری در امنیت روانی و احساس آرامش دارند؟
همان گونه که گفتیم، شعائر و آئینهای دینی، کارکردی دوگانه دارند: تصورات و احساسات دینی را دوباره برمیانگیزند و احساس بازگشت به ریشهها و گذشته را تقویت میکنند. لذا با امر مقدس (دین) در ارتباط هستند که انگیزه حاکم بر تمام شعائر و آئینها است. در واقع، شعائر و آئینها، پل رابط میان زندگی عادی روزانه با آن چیزی هستند که مقدس خوانده میشود و بازتولید تجربهای به شمار میروند که انسان را به عالم مقدس پیوند میداد تا تعادل درونی و روانی را به انسان پریشان و سرگشته برگرداند. شعائر و آئینها، اضطرابها و پریشانیهای انسان را هنگامی که در برابر پرسشهای بنیادینی قرار میگیرد که پاسخی قانعکننده برای آنها نمییابد، میکاهند.
بر همین اساس است که علم روانشناسی اجتماعی، آئینها را ابزاری دفاعی میداند که انسان به آنها پناه میبرد تا از گناه در امان بماند یا رهایی یابد و یا آئین جایگزینی بیابد که گمان میکند میتواند باعث پاکش شدن گناهها شود. به این ترتیب است که آئینها ابزارهایی برای تزکیه نفس از این گونه تهدیدات وجودی میشوند.
فارغ از این که چه انگیزههایی ورای آئینها قرار دارد، همواره انگیزهای روانشناختی نیز وجود دارد که اثری قابل توجه در پیگیری آئینها و استمرار و تداوم آنها دارد؛ به ویژه هنگامی که سختیها و مشکلات و بحرانهای اجتماعی و روانی تشدید میشوند. اریش فروم، روانکاو و فیلسوف اجتماعی، به ریشههای روانی آئین توجه نشان داده است و در کل معتقد است که آئینها، بیانی نمادین از افکار و احساساتی است که به وسیله رفتار و منش بروز پیدا میکند. لذا آئینها، فارغ از این که چه علت و انگیزههای مختلف دینی و اجتماعی دارند، در ناخودآگاه انسانی نیز ریشه دارند.
درواقع، برپایی آئینها، گونهای از شور و وجد صوفیانه را در افراد ایجاد میکند که آنها را از انواع سرخوردگیهای اجتماعی و روانی و سیاسی میرهاند و یکی از ابزارهای دفاع و محافظت از خویشتن و خودشناسی و خودآزمایی است و از جهت دیگر، گونهای از اعتراض منفی و موقت به شمار میرود که فراتر از اعتراض به شخص خاصی است.
مشارکت فعال و مؤثر در آئینهای عاشورا و گریه و زاری و سینهزنی، انسان سرگشته و پریشان را در برابر وسعت درد و رنجی قرار میدهد که امام حسین (ع) و اهلبیت و یاران ایشان در روز عاشورا متحمل شدند و دردی که بر گرده خود احساس میکند، به وعده و امید شفاعت و نجات تبدیل میشود.
چگونه میتوان از شعائر و آئینهای عزا استفاده اقتصادی خوبی کرد، بدون این که منافع شخصی در آن مطرح شود؟
از دید جامعهشناختی، شعائر و آئینها میتوانند کارکردی اقتصادی بیابند و البته همین امر، آنها را از مسیر اصلی منحرف میکند و از مبانی والایی که برای تحقق آنها شکل گرفتهاند، دور میکند. با وجود این که آئینها از سوپاپهای اطمینان درونی برخوردارند که به ویژه در بحرانها و آشفتگیهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به کار میآیند، با این حال، امکان تغییر کارکردی به ابزارهایی برای تحقق اهداف اقتصادی به نفع گروهی خاص دارند.
همان طور که از شعائر حسینی در تائید جنبشهای ملی و قومی و تائید و تقویت نیروی سیاسی حاکم استفاده شده و میشود، نیروهای اجتماعی دیگری نیز هر کدام به قدر توان، تلاش کردند تا از این مراسم و آئینها به نفع خود بهره برند؛ چه آن که اهمیت دینی قابل توجهی دارند و از نظر روانی بسیار اثرگذار هستند. نمونههای بسیاری وجود دارد که نیروی حاکم تلاش کرده است تا از مراسم حسینی به نفع خود بهرهبرداری کند، یا آئینهای عزا را کنترل کرده تا نیروهای مخالف نتوانند از آن برای پیشبرد اهدافشان استفاده کنند. استعمار انگلیس در دهه بیستم قرن بیستم میلادی، برخی از حکومتهای سابق عراق و بسیاری از احزاب سیاسی، تلاشهای بسیاری در مصادره اهداف عاشورا کردند. بسیاری از نشریات و اطلاعیههای حزبی نیز در ایام برگزاری آئینهای عزای حسینی و با استفاده از ارزشها و اعتبار آن، منتشر و پخش میشوند؛ همان کاری که تودهایها و گروه انصار السلام در اواسط قرن پیش در عراق انجام میدادند.
از جهتی دیگر، بسیاری از بازاریان و شخصیتهای اجتماعی و سیاسی، هدایا و نذورات فراوانی را برای آئینهای عزای حسینی اختصاص میدهند که تنها به نیت خیر صورت نمیگیرد و اهداف دیگری را مانند کسب وجهه اجتماعی و سود اقتصادی و اعتبار سیاسی و... نیز دنبال میکنند.
موسمهای برپایی مراسم و آئینهای عزا، به ویژه در اربعین حسینی، باعث رونق فعالیتهای اقتصادی میشوند، از هتلها و رستورانها گرفته تا سیستم حمل و نقل و مغازهداران و... و به این ترتیب، فرصتهای شغلی فراوانی چه برای بیکاران و چه برای متکدیان پدید میآید. البته در این میان، فعالیتهای داوطلبانه فراوانی نیز صورت میگیرد. اما بهرهبرداریهای شخصی از این آئینها به ویژه توسط خادمان حسینی و منبریان و برپاکنندگان دستهجات عزا نیز صورت میگیرد که حالتی منافقانه و ناشایست دارد. کسب درآمد و گذران زندگی از این طریق برای متصدیان مراسم عزا، حقی طبیعی است ولی به شرطی که از مسیر اصلی اهداف حسینی خارج نشوند.
بنابراین، لازم است که شعائر و آئینهای حسینی را از مسیر اصلیشان خارج نکنیم و برای اهداف شخصی به کار نگیریم. بهتر است به جای صرف چنین اموال هنگفتی، به هدف اصلی امام حسین (ع) توجه کنیم و برای مثال مراکزی را برای سوادآموزی یا حمایت از ایتام و تربیت و پرورش صحیح آنان بنا کنیم و یا بنگاههای اقتصادی کوچکی را تأسیس کنیم که هم از شدت بیکاری کاسته شود و هم درآمدی برای پذیرایی از زائران حسینی حاصل شود. به این ترتیب، معنای انسانیت را در جامعه نهادینه خواهیم کرد.
شعائر و آئینهای حسینی از میراث دینی و فولکلوریک به شمار میروند و از روشهایی هستند که مردم برای بیان عادتها، سنتها، اصول و باورهایی که در خیال جمعیشان رسوخ کرده، استفاده میکنند.
مشارکت پیروان دیگر ادیان و مذاهب در آئینهای عزای حسینی چگونه قابل توجیه است؟
مصیبت خونبار کربلا، تنها به مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه یک تراژدی انسانی است. انقلاب امام حسین (ع) و فلسفه دینی و اجتماعی آن، پیامی خطاب به تمام انسانها دارد. نهضت عاشورا دربردارنده ارزشهای قهرمانانه، از خودگذشتگی، فداکاری و شهادت در راه حقیقت و کمک به مظلومان است. حرکت امام حسین (ع)، درسهایی از حرمت و کرامت انسانی را برای تمام ادیان و مذاهب به ارمغان آورده است.
لذا شعائر و آئینهای حسینی، حرف مشترکی برای تمام ادیان و مذاهب و گروهها دارد و آنها را پیرامون هدف انسانی مشترکی گرد هم میآورد که همان جانبداری از ارزشهای نیک و دفاع از حق و عدالت و مبارزه با ارزشهای پلشت و ستمکاری است. به همین دلیل است که شاهد حضور گسترده پیروان دیگر ادیان در مراسم عزای حسینی هستیم.
ابعاد فولکلوریک شعائر حسینی و ریشههای آن چیست؟ چگونه شکل گرفتند و چگونه گسترش یافتند؟
شعائر و آئینهای حسینی از میراث دینی و فولکلوریک به شمار میروند و از روشهایی هستند که مردم برای بیان عادتها، سنتها، اصول و باورهایی که در خیال جمعیشان رسوخ کرده، استفاده میکنند. عموم مردم از طریق تقلید، به بازتولید این عادات و سنن اقدام میکنند. شعائر و آئینها، ویژگیها و نشانههایی دینی و رنگ و لعابی مردمی دارند. اما وظیفه اصلی آنها یادآوری عقیده و ارزشها، محافظت از آنها و استحکام و تقویت باورها و اعتقادات در جامعه است. از جهتی دیگر، هنرهایی موروثی و زمانمند و مکانمند هستند که از طریق رفتار و اندیشه و عملی تقلیدی، بیانگری کرده و وظیفه محافظت از میراث فکری و ارزشها و عرفهای موجود در آن را دارند. بنابراین، فولکلوری مردمی بوده که از مجالس حسینی و نوحهخوانی و دستهجات نمایشی و تعزیههای مردمی و دیگر شعائر و آئینها تشکیل میشوند و هر ساله یادآور عاشورا و ارزشها و پهلوانی آن هستند.
هیئتهای عزاداری، دستههایی مردمی و فولکلوری هستند که در هر محله یا صنفی یافت میشوند و با رفتارهایی نمایشی مانند سینهزنی، زنجیرزنی، طبلزنی، علمگردانی و گاه قمهزنی، جشنوارهای از اشک و اندوه را پدید میآورند که در روز عاشورا با نمایش تعزیه به اوج خود میرسد. نمایش نمادین واقعه کربلا در روز عاشورا با نصب خیمههایی در مراکز شهر یا صحن مراقد مقدس و تغییر لباس افرادی به شکل سپاهیان عمرسعد و اهلبیت و یاران امام حسین (ع) صورت میگیرد. بازی ساده و ابتدایی این افراد، در نگاه عزاداران بسیار طبیعی و واقعی به نظر میآید. این بازیگران مزدی را در مقابل ایفای نقششان دریافت نمیکنند و سناریویی برای بازی آنها وجود ندارد و فقط خطیب یا فردی عادی با استفاده از کتب تاریخی و مقاتل، آنها را کارگردانی میکند. آئینهای عزای حسینی به دلیل برخورداری از مجالس تعزیه، دستهجات منظم سینهزنی و نمایشهای خیابانی دو طرف درگیر در روز عاشورا، از مهمترین هنرهای فولکلوریک و مردمی در جامعه شهری به شمار میروند. مشارکت واقعی مردم در این جشنوارههای دینی، انگیزههای مختلف روانی، اجتماعی و فرهنگی دارد و درخششهای انقلابی در فکر شیعی را بازتاب میدهد.
این شعائر وآئینها همراه با حرکتهای مخالفتآمیز شیعی رشد و گسترش یافتهاند. پس از سرخوردگیها و ناامیدیهای مستمری که در تاریخ شیعه فراوان یافت میشود، قیام امام حسین (ع) به فلسفهای برای شهادت تبدیل شد که شیعیان را به مصیبت کربلا پیوند میدهد و به تدریج در حافظه آنها ریشه دوانده است تا جاییکه به نشانه و نمادی برای بروز خویشتن و محافظت از فشارهای دردآور در طول تاریخ تبدیل شد. قیام امام حسین (ع) با گذشت زمان به شعائر و آئینها و مراسمی اعتراضی در برابر نیروهای حاکم رسمی که خود سببی در گسترش این مراسم بود، تبدیل شد.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.