دسترسی سریع به موضوعات اشعار
به اشتیاق شما
آن کس که از برای خدا سینه میزند
اصلاً بـه اشتیـاق شمـا سینه میزند
تنهـا خـدا ز کنه دلم گشتـه با خبر
کاین عبد روسیاه چرا سینه میزند!
شاعر شدم که ...
پر میزنم به بال غزل در هوایتان
تا دور دست روشن دیرآشنـایتان
میخواهم از خدا دو جهان را و هر چه هست
تـا بـا دو دسـت شـوق بـریـزم بـه پــایتان
نماد صبر
خالق ز نـور آل علی کوکب آفـرید
با یُمن آل فاطمه روز و شب آفرید
روز ازل «اَلَسـتُ بِرَبّک» چـو گفـت حق
«قالوا بَلی» شنید و سپس منصب آفرید
زائر
آفـریدند مــرا تـا کـه گـدایت باشـم
کشتۀ پیچش آن زلف رهایت باشم
آفریدند مرا تا که سر سفرۀ اشک
دائماً منتظـر لطف و عطــایت باشم