دسترسی سریع به موضوعات اشعار
بوسید تیری گلویِ آن شاخۀ نسترن را
پوشید سرباز کوچک، قنداقه، یعنی کفن را
پیمود یاس سپیدی راه شقایق شدن را
نالید یعنی مرا هم در کاروانت نصیبی است
یعنی که در پیشگاهت آوردهام جان و تن را
به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
شبیه ذکر شده خندهات به گهواره
بخند تا که لبت لعل مستدام شود
جمال چهرۀ تو، چون مه تمام شود
صدای گریهات انگار بانک تکبیر است
که نخل خم شدۀ عشق در قیام شود
تنها زن مرد تاریخ
بر دوش من مینشیند، یک کهکشان عشق بی سر
زخمیترین شانه هستم در روز میلاد خنجر
حتی برای تهاجم، این سنگها جان گرفتند
رحمی ندارد زمینت، وقتی نداری برادر
شش ماهۀ خورشید
ای کودک ششماهۀ گهواره نشینم
نیلوفر دردانۀ فردوس برینم
تو ماهی لبتشنۀ دریای فراتی
لب باز کن از حنجرهات بوسه بچینم