دسترسی سریع به موضوعات اشعار
قرآن ناطقم
قرآن ناطقم که چنین پارهپارهای
تو خفتهای به خاک و مرا نیست چارهای
خورشید من ببین که دگر زینب تو را
در هفت آسمان نبُوَد یک ستارهای
قرآن ناطق
قرآن ناطقی
بر روی نیزه، رأسِ تو در حکم بسمله
جسمت به روی خاک حروفِ مُقطعه
کاروان خورشید میپاشید
آسمان آهسته میبارید بغضی ساده را
کاروان خورشید میپاشید عرض جاده را
صوت قرآن غریبی دشت را پر کرده بود
بر فراز نیزه میبردند قرآن زاده را
کوتاه سروده
دشمنان قرآن
پدر
قرآن ساکت را
بر نیزه کرد
و پسر
قرآن ناطق را ...
نام حسین بن علی (ع) یعنی لیاقت
خورشید خون میخورد و ما خاموش بودیم
گویی ز جام جاهلی مدهوش بودیم
مانند سگها در بیابان صبر کردیم
با دست خود سالار دین را قبر کردیم