دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سرود جاری عزت به موج موج فرات

سلام رسم هدایت، سلام  راه نجات طنین آیۀ غیرت، سلام آب حیات  دوباره از تو سرودن، تب ِ قلم و دوات  و من سه نقطۀ اشکم چکیده از کلمات   

کعبه را در کربلا بنیاد کن

کار عشق از کربلا بالا گرفت

عشق آنجا دامن مولا گرفت

 

گفت ای مولا مرا بر می‌گزین

زین طریقت تیغ حیدر می‌گزین

میلاد عشق تا قصّۀ سرخ لبّیک

 

خدا شراب تو را در دهان گل‌ها ریخت، شمیم عشق تو در باغ کهکشان پیچید

فرشتگان همه سرمست کوثرت بودند، که ماه روی گلت را به این جهان بخشید

 

به یمن مقدم سبزت جهان منوّر شد، حریر ظلمت شب‌ها ستاره پرور شد

زمین به هرم نفس‌هایتان معطّر شد، ترانه‌های سحر از لبت تبسّم چید

عصر عاشورا

 

بوی دود ربنایی سوخته          

می‌وزد در خیمه‌هایی سوخته

 

دیده‌ام در قاب زنجیری سیاه

عکس‌های کربلایی سوخته

 

اسیر روی تو هر دم محرّمی دارد

هر آن‌ کسی که نهان با تو عالمی دارد

به عمر نوح بیارزد اگر دمی دارد

 

به نامرادی گردون توجّهی نکند

ز گریه هر که بساط فراهمی دارد

زینب نمرده، پرچم تو خم نمی‌شود

گرچه درخت سرو منعّم نمی‌شود

زین پس کسی شبیه حسین خم نمی‌شود

 

غارت‌زده منم که ترا می‌دهم ز دست

دیگر چنین بساط، فراهم نمی‌شود

کوتاه سروده
یک بار دگر قبله عوض شد

آن روز چقدر با صفا خواند نماز

انگار که با خود خدا خواند نماز

 

یک بار دگر قبله عوض شد آن روز

چون کعبه به سمت کربلا خواند نماز

به مناسبت روز خاتم‌بخشی امیرالمومنین علی علیه السلام به مسکین
پیر نخلستان‌نشین

از عالم بالاست بنیانی که من دارم

یعنی همین روح مسلمانی که من دارم

 

گر سجده بر تولیت آدم نمی‌کردم

آدم نمی‌شد خاک انسانی که من دارم

مه برج ولا

تا شد به روی دست نبی مرتضی بلند

شد رایت جلال خدا برملا بلند

 

بشنید چون که نغمۀ «یا ایهاالرسول»

گردید منبری همه از پشته‌ها بلند

 

مرآت پاک لم‌یزلی، آیت جلی

شد بر سریر دست حبیب خدا بلند

حسیـن، وجــه خـــداست

کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست

مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست

 

به هــرکــه می‌نگـرم در لباس احرامش

دلش به جانب کعبه است و رو به سوی خداست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×