مشخصات شعر

عطر سیب سرخ

خون می‌شوند از جگر داغ، ناله‌ها
وقتی که زخم می‌چکد از باغ لاله‌ها

خورشیدها به رنگ شفق در غروب خون
مهتاب‌ها اسیر کبودی هاله‌ها

بی تاب شیر خواره خود مادران اشک
دلتنگ از فراق پدرها، سه ساله‌ها

بر روی نیزه‌ها که چنین عطر سیب سرخ
با بوی دود می‌وزد از این کلاله‌ها

یعنی برای عرض خوش آمد به کاروان 
دارند از شرارۀ آتش حواله‌ها

اینجا تمام آینه‌ها زخم خورده‌اند
یعنی بهانه است فدک‌ها، قباله‌ها

اینجا کبودیِ لب قرآن حکایتی است
از ماجرای آن شب شوم پیاله‌ها

آخر حدیث صبر و حماسه به خط خون
حک می‌شود به سینۀ سرخ رساله‌ها

 

عطر سیب سرخ

خون می‌شوند از جگر داغ، ناله‌ها
وقتی که زخم می‌چکد از باغ لاله‌ها

خورشیدها به رنگ شفق در غروب خون
مهتاب‌ها اسیر کبودی هاله‌ها

بی تاب شیر خواره خود مادران اشک
دلتنگ از فراق پدرها، سه ساله‌ها

بر روی نیزه‌ها که چنین عطر سیب سرخ
با بوی دود می‌وزد از این کلاله‌ها

یعنی برای عرض خوش آمد به کاروان 
دارند از شرارۀ آتش حواله‌ها

اینجا تمام آینه‌ها زخم خورده‌اند
یعنی بهانه است فدک‌ها، قباله‌ها

اینجا کبودیِ لب قرآن حکایتی است
از ماجرای آن شب شوم پیاله‌ها

آخر حدیث صبر و حماسه به خط خون
حک می‌شود به سینۀ سرخ رساله‌ها

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×