- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۴۹۰۷
- شماره مطلب: ۹۲۴۱
-
چاپ
در انتهای درس، سلامش حسین بود
پیچید تا که نسخۀ ما را به جام عشق
ما را که برد جاذبۀ مستدام عشق
گفتیم یا علی و علی شد قوام عشق
یعنی علی است حضرت قائم مقام عشق
باور کنیم عشق، سلام محمد است
«باور کنیم سکه به نام محمد است»
با اولین ظهور، ظهور خداییاش
ای دل رسید نوبت کشور گشاییاش
جایی که هست چشم خدا هم هواییاش
با آمنه چه میکند این دلرباییاش
سوگند بر علی که قرین محمد است
عالم تمام مست طنین محمد است
لبخند زد که هستی دنیا طلوع کند
لبخند زد ستارۀ شعرا طلوع کند
لبخند زد بهشت همینجا طلوع کند
لبخند زد که حضرت زهرا طلوع کند
از بس که گفت امابیهاست، فاطمه است
گفتیم آمنه خود زهراست، فاطمه است
ای کوثر کثیر که تکثیر تو علی است
ای معنی غدیر که تقدیر تو علی است
ای وحی دلپذیر که تفسیر تو علی است
معراج بی نظیر که تعبیر تو علی است
نیمی ز توست فاطمه، نیم دگر علی است
احمد نگو، بگو که علی ضرب در علی است
تو آمدی و هیبت کسری شکسته شد
تو آمدی طلسم یهودا شکسته شد
تا رونق رواق کلیسا شکسته شد
تو آمدی و لات و هبل تا شکسته شد
تو آمدی که رحمت یکسر بیاوری
در امتداد خویش، دو حیدر بیاوری
تکثیر شد جمال یکی تا چهارده
حیران این یکیام، که یک یا چهارده؟
یعنی که جلوه کرد خدا تا چهاره
باید شمرد جمع شما را چهارده
فرمود این چهارده از نور احمد است
اول محمد است و سر آخر محمد است
دلدادهایم گرچه به ختم نبوتش
ما شیعهایم، شیعۀ ختم ولایتش
تا زندهایم زندۀ انفاس عترتش
شکر خدا شبیه خودش از عنایتش
ما را همیشه یک دل عاشق نوشته است
ما را اسیر حضرت صادق نوشته است
آنکه قعود، آنکه قیامش حسین بود
از ابتدای بحث، کلامش حسین بود
در انتهای درس، سلامش حسین بود
حسن شروع و حسن ختامش، حسین بود
با چشمهای خون شده بارش چقدر کرد
تا کربلا رویم، سفارش چقدر کرد
-
عشق اسطرلاب مردان خداست
هرچه بادا باد! اما عشق باد
عشق بادا، عشق بادا، عشق باد
جوهر این عاشقیها عشق باد
کار دنیا کار فردا عشق باد
عقل رفت و گفت تنها عشق باد
-
ز اوج شانۀ او آسمان به خاک افتاد
خدا زمین و زمان را دوباره حیران ساخت
تمام شوکت خود را به شکل انسان ساخت
به دست قدرت خود، خلقتی شگفت آورد
گرفت پرده ز رویی، جهان گلستان ساخت
-
ماه پر آفتاب
دلی دارم و خانۀ بوتراب است
سری دارم و خاک عالیجناب است
عوض کرده روز و شبم جای خود را
که ماهی دمیده پر از آفتاب است
-
ارمنی آمد و مسلمان شد
گرچه سرگرم کسب و کارش بود
نان خور رزق کار و بارش بود
او که با عالم خودش میساخت
روز و شب با غم خودش میساخت
در انتهای درس، سلامش حسین بود
پیچید تا که نسخۀ ما را به جام عشق
ما را که برد جاذبۀ مستدام عشق
گفتیم یا علی و علی شد قوام عشق
یعنی علی است حضرت قائم مقام عشق
باور کنیم عشق، سلام محمد است
«باور کنیم سکه به نام محمد است»
با اولین ظهور، ظهور خداییاش
ای دل رسید نوبت کشور گشاییاش
جایی که هست چشم خدا هم هواییاش
با آمنه چه میکند این دلرباییاش
سوگند بر علی که قرین محمد است
عالم تمام مست طنین محمد است
لبخند زد که هستی دنیا طلوع کند
لبخند زد ستارۀ شعرا طلوع کند
لبخند زد بهشت همینجا طلوع کند
لبخند زد که حضرت زهرا طلوع کند
از بس که گفت امابیهاست، فاطمه است
گفتیم آمنه خود زهراست، فاطمه است
ای کوثر کثیر که تکثیر تو علی است
ای معنی غدیر که تقدیر تو علی است
ای وحی دلپذیر که تفسیر تو علی است
معراج بی نظیر که تعبیر تو علی است
نیمی ز توست فاطمه، نیم دگر علی است
احمد نگو، بگو که علی ضرب در علی است
تو آمدی و هیبت کسری شکسته شد
تو آمدی طلسم یهودا شکسته شد
تا رونق رواق کلیسا شکسته شد
تو آمدی و لات و هبل تا شکسته شد
تو آمدی که رحمت یکسر بیاوری
در امتداد خویش، دو حیدر بیاوری
تکثیر شد جمال یکی تا چهارده
حیران این یکیام، که یک یا چهارده؟
یعنی که جلوه کرد خدا تا چهاره
باید شمرد جمع شما را چهارده
فرمود این چهارده از نور احمد است
اول محمد است و سر آخر محمد است
دلدادهایم گرچه به ختم نبوتش
ما شیعهایم، شیعۀ ختم ولایتش
تا زندهایم زندۀ انفاس عترتش
شکر خدا شبیه خودش از عنایتش
ما را همیشه یک دل عاشق نوشته است
ما را اسیر حضرت صادق نوشته است
آنکه قعود، آنکه قیامش حسین بود
از ابتدای بحث، کلامش حسین بود
در انتهای درس، سلامش حسین بود
حسن شروع و حسن ختامش، حسین بود
با چشمهای خون شده بارش چقدر کرد
تا کربلا رویم، سفارش چقدر کرد