مشخصات شعر

نشناختم تو را

من را همیشه خواندی و نشناختم تو را

از غصه‌ها رهاندی و نشناختم تو را

 

این بندۀ اسیر معاصی و نفس را

از درگهت نراندی و نشناختم تو را

 

بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی

با من همیشه ماندی و نشناختم تو را

 

بر خوان رحمت و کرم و استجابتت

عمری مرا نشاندی و نشناختم تو را

 

شب‌‌های جمعه تو نمک اشک و روضه را

بر جان من چشاندی و نشناختم تو را

 

 با رأفت و بزرگی و آقایی‌ات مرا

تا کربلا رساندی و نشناختم تو را

 

نشناختم تو را

من را همیشه خواندی و نشناختم تو را

از غصه‌ها رهاندی و نشناختم تو را

 

این بندۀ اسیر معاصی و نفس را

از درگهت نراندی و نشناختم تو را

 

بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی

با من همیشه ماندی و نشناختم تو را

 

بر خوان رحمت و کرم و استجابتت

عمری مرا نشاندی و نشناختم تو را

 

شب‌‌های جمعه تو نمک اشک و روضه را

بر جان من چشاندی و نشناختم تو را

 

 با رأفت و بزرگی و آقایی‌ات مرا

تا کربلا رساندی و نشناختم تو را

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×