مشخصات شعر

می‌شوی بین دو صد خار گرفتار، میا

یوسف فاطمه! ‌ای دلبر و دلدار میا

با اشاره به تو گویم ز سر دار، میا

 

بین هرکوچه زدم دست روی دست، که من

گفته‌ام کوفه بیایی، ولی ‌ای یار میا

 

دست این کوفی بی دین چقدر سنگین است

می‌شود چشم سکینه به خدا تار، میا

 

اکبرت می‌شود اینجا علیِ اصغرها

تنش آشفته شود یکصد و ده بار، میا

 

با تو سر بسته بگویم گل زهرا و علی

می‌شوی بین دو صد خار گرفتار، میا

 

به همان مادر بین در و دیوار قسم

تیزی نیزه‌شان هست چو مسمار، میا

 

بیم دارم که کسی چنگ به مویت بزند

تا نیفتاده سرت در کف اغیار، میا

 

وای اگر محرم تو در ملا عام رود

بود اینجا سخن از زینب و بازار، میا

 

تا که خونی نشده گوش سه ساله، برگرد

ورنه فرداست شود دست به دیوار، میا

 

می‌شوی بین دو صد خار گرفتار، میا

یوسف فاطمه! ‌ای دلبر و دلدار میا

با اشاره به تو گویم ز سر دار، میا

 

بین هرکوچه زدم دست روی دست، که من

گفته‌ام کوفه بیایی، ولی ‌ای یار میا

 

دست این کوفی بی دین چقدر سنگین است

می‌شود چشم سکینه به خدا تار، میا

 

اکبرت می‌شود اینجا علیِ اصغرها

تنش آشفته شود یکصد و ده بار، میا

 

با تو سر بسته بگویم گل زهرا و علی

می‌شوی بین دو صد خار گرفتار، میا

 

به همان مادر بین در و دیوار قسم

تیزی نیزه‌شان هست چو مسمار، میا

 

بیم دارم که کسی چنگ به مویت بزند

تا نیفتاده سرت در کف اغیار، میا

 

وای اگر محرم تو در ملا عام رود

بود اینجا سخن از زینب و بازار، میا

 

تا که خونی نشده گوش سه ساله، برگرد

ورنه فرداست شود دست به دیوار، میا

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×