مشخصات شعر

اوج سر به راهی

ما را طبیب حاذق، بیمار می‌‌پسندد

بیمار چشم خود را، تبدار می‌‌پسندد

 

فرمود با اشاره، بعد از دو استخاره

یک بار مست و یک بار، هوشیار می‌‌پسندد

 

تا لحظه‌ای دلم سوخت، دل را خرید و نفروخت

آه ندامتم را، غفار می‌‌پسندد

 

 کاری ندارد اصلاً، داریم یا نداریم

اصلاً نداری‌ام را، بسیار می‌‌پسندد

 

در اوج سر به راهی، سر به هوام گاهی

معشوق، عاشقش را بر دار می‌‌پسندد

 

در می‌زنم که شاید در را شبی گشاید

یار از دل گرفتار، اصرار می‌‌پسندد

 

 من عاشق زهیرم، دیوانۀ بریرم

این است خط سیرم، دلدار می‌‌پسندد

 

دل را خریده کم کم، کلب رسول ترکم

گندابی‌ام که یارم، عیّار می‌‌پسندد

 

اوج سر به راهی

ما را طبیب حاذق، بیمار می‌‌پسندد

بیمار چشم خود را، تبدار می‌‌پسندد

 

فرمود با اشاره، بعد از دو استخاره

یک بار مست و یک بار، هوشیار می‌‌پسندد

 

تا لحظه‌ای دلم سوخت، دل را خرید و نفروخت

آه ندامتم را، غفار می‌‌پسندد

 

 کاری ندارد اصلاً، داریم یا نداریم

اصلاً نداری‌ام را، بسیار می‌‌پسندد

 

در اوج سر به راهی، سر به هوام گاهی

معشوق، عاشقش را بر دار می‌‌پسندد

 

در می‌زنم که شاید در را شبی گشاید

یار از دل گرفتار، اصرار می‌‌پسندد

 

 من عاشق زهیرم، دیوانۀ بریرم

این است خط سیرم، دلدار می‌‌پسندد

 

دل را خریده کم کم، کلب رسول ترکم

گندابی‌ام که یارم، عیّار می‌‌پسندد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×