- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۱۶۸۸
- شماره مطلب: ۷۳۵۹
-
چاپ
ماه پر بازتاب
گرفتهاند ز روی تو انشعاب زیاد
که ماه بودن تو داشت بازتاب زیاد
اگر به سن اباالفضل میرسیدی تو
یقین به سینه نمیزد دگر رباب زیاد
همین که شیر به او میدهی بس است رباب
مده به کودک خود بعد شیر، آب زیاد
برای خاطر شش ماه بعد سر ظهر
ببر علی خودت را به آفتاب زیاد
بگیر سختتر آمادۀ نبردش کن
مده علی خودت را به سینه تاب زیاد
خلاصه اینکه به شش ماه دل بکن از او
خلاصه اینکه نکن روی او حساب زیاد
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
ماه پر بازتاب
گرفتهاند ز روی تو انشعاب زیاد
که ماه بودن تو داشت بازتاب زیاد
اگر به سن اباالفضل میرسیدی تو
یقین به سینه نمیزد دگر رباب زیاد
همین که شیر به او میدهی بس است رباب
مده به کودک خود بعد شیر، آب زیاد
برای خاطر شش ماه بعد سر ظهر
ببر علی خودت را به آفتاب زیاد
بگیر سختتر آمادۀ نبردش کن
مده علی خودت را به سینه تاب زیاد
خلاصه اینکه به شش ماه دل بکن از او
خلاصه اینکه نکن روی او حساب زیاد