- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۹/۱۵
- بازدید: ۲۲۸۱
- شماره مطلب: ۶۹۹
-
چاپ
تو پرچم افراشتۀ توحیدی
نام تو قلم روی اساطیر کشید
ایمان تو مرگ را به زنجیر کشید
قرآن مجسمی که آیاتت را
در کرب و بلا خدا به تصویر کشید
لب تشنگی تو سنگ را آب نمود
هرم لبت آب را به تبخیر کشید
عالم همه در سر شهودت ماندند
کار همۀ خلق به تفسیر کشید
ای مظهر ایستادگی داغت را
باید که نشست و یک دل سیر کشید
امروز ببین که در هواداری تو
شعر آمد و از نیام شمشیر کشید
ای خون خدا در رگ تاریخ تو را
باید که برون از این تعابیر کشید
تو پرچم افراشتۀ توحیدی
با مرگ نمیتوان تو را زیر کشید
-
هفتاد و دو تکبیر
با زخم چه طعنهها به شمشیر زدی
مردانه به قلب آن همه تیر زدی
بر هرچه که هست در نماز آخر
یک مرتبه هفتاد و دو تکبیر زدی
-
تنها و غریب و بی برادر، دجله
دستان بریده، نعش بی سر دجله
تنها و غریب و بی برادر، دجله
یک سوی حسین و سوی دیگر عباس
یک چشم فرات و چشم دیگر دجله
-
زینب زینب زینب زینب زینب
آن روز حسین یک صدا زینب بود
آیینۀ غیرت خدا زینب بود
زینب زینب زینب زینب زینب
آن روز تمام کربلا زینب بود
-
صحن دل من عین حسینیه شده
با سوز و گداز و شور و اخلاص بخوان
با حنجرۀ زخمی احساس بخوان
صحن دل من عین حسینیه شده
ای عشق بیا روضۀ عباس بخوان
تو پرچم افراشتۀ توحیدی
نام تو قلم روی اساطیر کشید
ایمان تو مرگ را به زنجیر کشید
قرآن مجسمی که آیاتت را
در کرب و بلا خدا به تصویر کشید
لب تشنگی تو سنگ را آب نمود
هرم لبت آب را به تبخیر کشید
عالم همه در سر شهودت ماندند
کار همۀ خلق به تفسیر کشید
ای مظهر ایستادگی داغت را
باید که نشست و یک دل سیر کشید
امروز ببین که در هواداری تو
شعر آمد و از نیام شمشیر کشید
ای خون خدا در رگ تاریخ تو را
باید که برون از این تعابیر کشید
تو پرچم افراشتۀ توحیدی
با مرگ نمیتوان تو را زیر کشید
بسیار زیبا