مشخصات شعر

گریۀ بدون صدا

 

آهش میان هلهله‌‌ها ناپدید شد

از گریۀ بدون صدا ناامید شد

 

دیگر بلند نام تو را می‌زند صدا

او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد

 

از روی نی سرت به زمین خورده است باز

سر درد دختر تو دوباره شدید شد

 

باید زهیر بود که می‌دید دخترت

هفتاد دفعه پای سر تو شهید شد

 

نامحرمی به موی سپید تو دست زد

او یک شبه تمامی مویش سپید شد

 

او گفته با النگوی خود قهرکرده است

چون سهم آن کسی که سرت را برید، شد

 

آیینۀ غرور خودش را شکسته دید

از بعد آنکه وارد بزم یزید شد

 

با زحمت زیاد خودش دید بین طشت

درگیر با دهان تو چوبی پلید شد

 

گریۀ بدون صدا

 

آهش میان هلهله‌‌ها ناپدید شد

از گریۀ بدون صدا ناامید شد

 

دیگر بلند نام تو را می‌زند صدا

او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد

 

از روی نی سرت به زمین خورده است باز

سر درد دختر تو دوباره شدید شد

 

باید زهیر بود که می‌دید دخترت

هفتاد دفعه پای سر تو شهید شد

 

نامحرمی به موی سپید تو دست زد

او یک شبه تمامی مویش سپید شد

 

او گفته با النگوی خود قهرکرده است

چون سهم آن کسی که سرت را برید، شد

 

آیینۀ غرور خودش را شکسته دید

از بعد آنکه وارد بزم یزید شد

 

با زحمت زیاد خودش دید بین طشت

درگیر با دهان تو چوبی پلید شد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×