- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۳۰۰۰
- شماره مطلب: ۶۸۱۹
-
چاپ
سوز عطش
آن دم که داشت سوز عطش غنچۀ رباب
گویا نبود مهر و ترحّم به قلب آب
شط فرات بود و غریو و خروش موج
میسوخت یاس باغ حسینی ز التهاب
بگرفت باب، اصغر لب تشنه را ز مام
بردش به سوی دشمن نااهل ناصواب
بر کف گرفت کوکب رخشان خویش را
دردانه گشت زینت دستان آفتاب
گفتا به آن گروه جفا پیشۀ لجوج
این کودک است تشنه لب، آبش دهید آب
تیر سه شعبه قاتل طفل صغیر شد
اهل حرم به سوز و گداز و به اضطراب
افتاد ولوله درِ عرش و درِ جنان
آتش گرفت سینۀ زهرا و بوتراب
در ماتم سلالۀ زهرا عجب نبود
میریخت اشک خون اگر از دیدۀ سحاب
یا رب چهها گذشت به فرزند فاطمه
هنگام دست و پا زدن طفل ماهتاب
نفرین ما به حرمله تا روز رستخیز
همواره باد پایه ظلم وستم خراب
این طفل شیرخواره که باب الحوائج است
بی شک ز لطف، خواهش ما میدهد جواب
وقت وداع و برزخ و هنگام حشر و نشر
باشد نگاه محسن صافی به آن جناب
-
آئینه دامن
آیا شود یک صبح روشن با تو باشم؟
من باشم و تو باشی و من با تو باشم
من باشم و تو در دیار آشنایی
در سرزمین یاس و سوسن با تو باشم؟
-
غریبستان ویران
دل مهدی هنوز آزرده از ظلم پلیدان است
هنوز او سینهاش خون از غریبستانِ ویران است
هنوزش نیست جز اشکِ غم و اندوهِ ویرانی
به قلب نازنینش، محنت و رنج فراوان است
-
عرفات
اینجا عرفات است، بیا گریه کنیم
در درگه رحمت خدا گریه کنیم
اینجا عرفات است، در اینجا باید
با قلب شکسته، بیریا گریه کنیم
اینجا عرفات است، بیا توبه کنیم
با ناله و عجز و التجا گریه کنیم
-
مهر خداوندی
الا ای عاشقان مژده که آمد نیمۀ شعبان
ز بوی تو گل نرجس جهان گردیده چون رضوان
ز جا برخیز ای ساقی ز باده مست مستم کن
جدایم کن ز دلتنگی، بنوشانم می عرفان
سوز عطش
آن دم که داشت سوز عطش غنچۀ رباب
گویا نبود مهر و ترحّم به قلب آب
شط فرات بود و غریو و خروش موج
میسوخت یاس باغ حسینی ز التهاب
بگرفت باب، اصغر لب تشنه را ز مام
بردش به سوی دشمن نااهل ناصواب
بر کف گرفت کوکب رخشان خویش را
دردانه گشت زینت دستان آفتاب
گفتا به آن گروه جفا پیشۀ لجوج
این کودک است تشنه لب، آبش دهید آب
تیر سه شعبه قاتل طفل صغیر شد
اهل حرم به سوز و گداز و به اضطراب
افتاد ولوله درِ عرش و درِ جنان
آتش گرفت سینۀ زهرا و بوتراب
در ماتم سلالۀ زهرا عجب نبود
میریخت اشک خون اگر از دیدۀ سحاب
یا رب چهها گذشت به فرزند فاطمه
هنگام دست و پا زدن طفل ماهتاب
نفرین ما به حرمله تا روز رستخیز
همواره باد پایه ظلم وستم خراب
این طفل شیرخواره که باب الحوائج است
بی شک ز لطف، خواهش ما میدهد جواب
وقت وداع و برزخ و هنگام حشر و نشر
باشد نگاه محسن صافی به آن جناب