حسین، راه نجات از هجوم طوفان‌هاست
حسین، ساحل آرامش پریشان‌هاست
فقط نه محرم درد دل مسلمان‌هاست
حسین، سنگ صبور تمام انسان‌هاست
طبیب عشق مسیحا دم است از ذکرش
فدای درد کسی که دلیل درمان‌هاست
کسی که تشنۀ او مانده‌اند دریاها
کسی که حسرت جاری، امام باران‌هاست
نبود و نیست کسی مثل او که خون خداست
وجود نامی او افتخار دوران‌هاست
«هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک»
خوشم به بودن مردی که مرد میدان‌هاست
مرا برای رسیدن، به پا نیازی نیست
که بای بسمل این روضه، ختم عرفان‌هاست
سیاه‌پوش محرّم، همیشه زنده دل است
عزا و اشک حسینی، طراوت جان‌هاست
بگو به مدعیانی که عشق را کشتند
بهار، منتقم ظلمت زمستان‌هاست
سال تا سال اگر یاد تو را کم داریم
باز خوب است که یک ماه محرّم داریم
باز خوب است غمت هست وگرنه با ما
غم صاحب نفسی نیست، اگر هم داریم
عقل، سرگشته و حیران معمّای حسین
نرسد دست تخیّل به بلندای حسین
گره از بغض کسی وا نشود جز با اشک
اشک حلّال معمّاست، معمّای حسین
اهل هیئت خوب میفهمند حال خوب را
فرق بین اشک خوب و اشک نامرغوب را
یازده ماهی به امّید محرّم زندهاند
عاشقند از کل سال این ماه شهرآشوب را
حسین، راه نجات از هجوم طوفان‌هاست
حسین، ساحل آرامش پریشان‌هاست
فقط نه محرم درد دل مسلمان‌هاست
حسین، سنگ صبور تمام انسان‌هاست
طبیب عشق مسیحا دم است از ذکرش
فدای درد کسی که دلیل درمان‌هاست
کسی که تشنۀ او مانده‌اند دریاها
کسی که حسرت جاری، امام باران‌هاست
نبود و نیست کسی مثل او که خون خداست
وجود نامی او افتخار دوران‌هاست
«هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک»
خوشم به بودن مردی که مرد میدان‌هاست
مرا برای رسیدن، به پا نیازی نیست
که بای بسمل این روضه، ختم عرفان‌هاست
سیاه‌پوش محرّم، همیشه زنده دل است
عزا و اشک حسینی، طراوت جان‌هاست
بگو به مدعیانی که عشق را کشتند
بهار، منتقم ظلمت زمستان‌هاست
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
