مشخصات شعر

فیض گریه

 

ما که مرید میکده و مست باده‌ایم

عمرى است دل به حضرت معشوق داده‌ایم

 

قبل از سرشتن گِلِمان مفتخر شدیم

در کوى عشق نوکر این خانواده‌ایم

 

جائى که جبرئیل ز خدام این در است

ما هیچ تر ز هیچ و یک عبد ساده‌ایم

 

ما تازه با غم تو نگشتیم آشنا

جانا کنیز زادۀ تو بنده زاده‌ایم

 

یا ایها الامیر به یک موى تو قسم

تا زنده‌ایم پاى رهت ایستاده‌ایم

 

وقتى شهید تا به مقام شهود رفت

ما را بگو که تازه در آغاز جاده‌ایم

 

با عشق اینکه روزى از اینجا گذر کنى

صورت به زیر مقدم پاکت نهاده‌ایم

 

حق گریه را به نام شما آفریده است

ما فیض گریه را به دو عالم نداده‌ایم

 

در بین روضه دیدۀ پر اشک بسته‌ایم

با یک سلام تا حرمت پر گشاده‌ایم

 

ما را ز جام گریه لبالب نوشته‌اند

ما را غلام حضرت زینب نوشته‌اند

 

فیض گریه

 

ما که مرید میکده و مست باده‌ایم

عمرى است دل به حضرت معشوق داده‌ایم

 

قبل از سرشتن گِلِمان مفتخر شدیم

در کوى عشق نوکر این خانواده‌ایم

 

جائى که جبرئیل ز خدام این در است

ما هیچ تر ز هیچ و یک عبد ساده‌ایم

 

ما تازه با غم تو نگشتیم آشنا

جانا کنیز زادۀ تو بنده زاده‌ایم

 

یا ایها الامیر به یک موى تو قسم

تا زنده‌ایم پاى رهت ایستاده‌ایم

 

وقتى شهید تا به مقام شهود رفت

ما را بگو که تازه در آغاز جاده‌ایم

 

با عشق اینکه روزى از اینجا گذر کنى

صورت به زیر مقدم پاکت نهاده‌ایم

 

حق گریه را به نام شما آفریده است

ما فیض گریه را به دو عالم نداده‌ایم

 

در بین روضه دیدۀ پر اشک بسته‌ایم

با یک سلام تا حرمت پر گشاده‌ایم

 

ما را ز جام گریه لبالب نوشته‌اند

ما را غلام حضرت زینب نوشته‌اند

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×