دلم گرفته باز ای خدا، آه

سوز بده سوز جگر مرا آه

تا به هوایش بشوم فدا آه

یا که شوم کشتۀ بی هوا آه

حسین آمده به کربلا، آه

هلاک شاهم و خراب سقا

مست حسینم از شراب سقا

دست من و لطف جواب سقا

کاش نراند ز حرم مرا آه

حسین آمده به کربلا، آه

ستاره‌های آسمان طه

فرشته‌های خاندان زهرا

دلاوران دودمان مولا

کجا روند این همه، کجا؟ آه

حسین آمده به کربلا، آه

قاطبۀ قافله، اهل دعا

بر لبشان زمزمۀ ربّنا

همنفس این همه روح رها

فاطمه محبوبۀ مصطفی آه

حسین آمده به کربلا، آه

گاه عقیله رو کند به سقا

گاه به سوی لاله روی لیلا

گاه بگوید به حسین زهرا

دور مشو ز محملم، بیا آه

حسین آمده به کربلا، آه

پشت قد برادران زینب

آه، نگاه نگران زینب

قافلۀ اشک روان زینب

راوی درد است و غم و بلا آه

حسین آمده به کربلا، آه

ملتهبم به التهاب زینب

مضطربم ز اضطراب زینب

فدای دیدۀ پرآب زینب

ذکر لبش حسین، یا اخا آه

حسین آمده به کربلا، آه

چقدر کودکان با ملاحت

کنار مادران در استراحت

مخدّرات با خیال راحت

بی خبر از بلا و ابتلا، آه

حسین آمده به کربلا، آه

داغ عزیز دیدن و شکستن

دل ز خوشی بریدن و شکستن

زخم زبان شنیدن و شکستن

آه ز روزگار بی وفا آه

حسین آمده به کربلا، آه

چه گویم از درد و غم و بلا؟ وای

خیمه و هجمه‌های ناروا وای

هجوم دشمنان بی حیا وای

حرامیان و حرم خدا آه

حسین آمده به کربلا، آه

از آن طرف سری به نیزه بالا

از این طرف تنی به روی صحرا

دور ز غیرت نگاه سقا

شکست حرمت حرم خدا آه

حسین آمده به کربلا، آه