مشخصات شعر

من ندانم...

تمام درد بر جانم نشسته
رد خون روی دستانم نشسته

 

تو خوردی خیزران و، من ندانم
چرا زخمش به دندانم نشسته

 

من ندانم...

تمام درد بر جانم نشسته
رد خون روی دستانم نشسته

 

تو خوردی خیزران و، من ندانم
چرا زخمش به دندانم نشسته

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×