- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۴
- بازدید: ۱۶۹۲
- شماره مطلب: ۶۱۱۳
-
چاپ
باز هم با روضهاش از روزه استقبال شد
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد
روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد
اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت
بندهات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد
در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا!
بد زبانیام سبب شد که زبانم لال شد
قلب من گر چه به دست اشکهایم فتح شد
با نگاه سوی نامحرم، ز نو اشغال شد
ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت
ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد
کاش میگفتند روز اول ماه خدا
روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد
با لب خشکیدهام دادم سلامی بر حسین
باز هم با روضهاش از روزه استقبال شد
مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید
دستگیرم روضهخوانِ روضۀ گودال شد
-
جاری ز سر انگشت تو آب حیات است
یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل
ای قبله گاه شاعر بیدل، اباالفضل!
الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل!
یا دائم الفضل علی السائل، اباالفضل
-
خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد
وقتی به جان شاخۀ طوبی خزان افتاد
اشک خدا باران شد و از آسمان افتاد
خون دلت ریشه دوانده بین خاک طوس
خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد
-
کبوتر حرمش، اشک ذوالجناح نداشت
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت
-
عطر سیب
در حرم پیچید عطر سیب، زائر فیض برد
هرکسی در بارگاهت بود، حاضر فیض برد
با بیان روضههایت پلک من هم خیس شد
چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
باز هم با روضهاش از روزه استقبال شد
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد
روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد
اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت
بندهات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد
در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا!
بد زبانیام سبب شد که زبانم لال شد
قلب من گر چه به دست اشکهایم فتح شد
با نگاه سوی نامحرم، ز نو اشغال شد
ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت
ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد
کاش میگفتند روز اول ماه خدا
روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد
با لب خشکیدهام دادم سلامی بر حسین
باز هم با روضهاش از روزه استقبال شد
مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید
دستگیرم روضهخوانِ روضۀ گودال شد