- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
- بازدید: ۲۹۴۱
- شماره مطلب: ۵۹۶۱
-
چاپ
نیزار گواه است
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
از هرزه علفهای فراموش، بپرسید:
با خاطرۀ آن گل بی خار چه کردند؟
از چاه بپرسید، همان چاه مقدس
با ماه، همان ماه شب تار چه کردند؟
اصلا بگذارید خود آب بگوید
با چشم و دل و دست علمدار چه کردند؟
اصلا بگذارید، که خورشید بگوید
خورشید! بگو با سر سردار چه کردند؟
نیزار گواه است که با خوبترینها
این قوم خطا رفتۀ تاتار چه کردند؟
بیعت شکنان، نقشه کشیدند و دوباره
با ذریۀ حیدر کرار چه کردند؟
ای قامت افراشته در سجدۀ بسیار
لبهای عطش با تب بسیار چه کردند؟
نیلوفر پژمردۀ شبهای خرابه
با بغض تو ای ابر سبکبار چه کردند؟
در ماتم شمع و گل و پروانه و بلبل
ای اشک به یار آر، به خدا آر چه کردند
در طاقت من نیست که دیگر بنویسم
با قافله و قافله سالار چه کردند
-
بوی عطش
باز هم کوچه و بازار، پر از غم شده است
بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است
هر طرف مینگرم بوی عطش میآید
غیرت آب از آنسوی عطش میآید
-
بانوی سپیدارها
نبض تمام حادثهها، در رگان توست
پرواز، فرصت کمیاز آسمان توست
دامان پر حماسهترین سوگوارهادر پهن دشت فلسفۀ امتحان توست
-
سرو نقره نشان
مرد با رفتنش انگار، جهان را میبرد
مرد میرفت، و با خود هیجان را میبرد
جادهها از سفری، تلخ خبر میدادندسفری تلخ، دو چشم نگران را میبرد
نیزار گواه است
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
از هرزه علفهای فراموش، بپرسید:
با خاطرۀ آن گل بی خار چه کردند؟
از چاه بپرسید، همان چاه مقدس
با ماه، همان ماه شب تار چه کردند؟
اصلا بگذارید خود آب بگوید
با چشم و دل و دست علمدار چه کردند؟
اصلا بگذارید، که خورشید بگوید
خورشید! بگو با سر سردار چه کردند؟
نیزار گواه است که با خوبترینها
این قوم خطا رفتۀ تاتار چه کردند؟
بیعت شکنان، نقشه کشیدند و دوباره
با ذریۀ حیدر کرار چه کردند؟
ای قامت افراشته در سجدۀ بسیار
لبهای عطش با تب بسیار چه کردند؟
نیلوفر پژمردۀ شبهای خرابه
با بغض تو ای ابر سبکبار چه کردند؟
در ماتم شمع و گل و پروانه و بلبل
ای اشک به یار آر، به خدا آر چه کردند
در طاقت من نیست که دیگر بنویسم
با قافله و قافله سالار چه کردند