- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
- بازدید: ۹۷۰۵
- شماره مطلب: ۵۵۱
-
چاپ
نام حسین بن علی (ع) یعنی لیاقت
خورشید خون میخورد و ما خاموش بودیم
گویی ز جام جاهلی مدهوش بودیم
مانند سگها در بیابان صبر کردیم
با دست خود سالار دین را قبر کردیم
حالا جهالت ابلهان را میگدازد
دست خدا نوباوگان را مینوازد
فکر حسین ابن علی ذکر خدا بود
کی دست حق از آستین او جدا بود؟
آن دم حسین ابن علی یک آرزو کرد
وقتی که دست حرمله تیری فرو کرد
هیهات منا الذله را افسوس میخورد
کان نوگل شش ماههاش نشکفته پژمرد
اینک شفای جان ما پیراهن اوست
دست تمام عاشقان بر دامن اوست
نام حسین ابن علی یعنی لیاقت
یعنی شکیبایی، جوانمردی، صداقت
در ظهر خون خورشید عاشورا دوتا شد
قرآن ناطق برسرآن نیزهها شد
امشب حدیث تشنگان آسان بگویم
از آن ستم بر ناجی قرآن بگویم
مولای من مولای من مولای من کو؟
یاد حدیث ذکرهل من ناصرا کو؟
اوکوکب هادی نه و او آفتاب است
او خود بشیر و ناشر حرف کتاب است
خود قاضی رحمآور روز حساب است
او از شمار بندگان ناب ناب است
او ناجی قرآن و هم معنای آن بود
هم حرف حق هم در عمل دریای آن بود
نام حسین ابن علی آب حیات است
شرمنده از روی بشر آب فرات است
آبی که با لبهای مولا قهر کرده
خود را به کام دشمنان هم زهر کرده
عباس در اوج شرف در خون تپیده
وقت ملاقات خدا با او رسیده
وقتی عطش در دست او سیراب میشد
قلب تمام عاشقان بی تاب میشد
آزادهای کز چاه ویل آسان پریده
ایمان خود را با بهای جان خریده
سجاد با امرخدا میسوخت در تب
همپای او از غصه حیران بود زینب
قاموس هستی در تف این جبر میسوخت
دخت امیرمومنان در صب میسوخت
این جبرهستی نه و اوج اختیار است
جان در ره معشوق دادن افتخار است
نام بزرگ این شهیدان مقدس
در قاب زرین است حک بر قلب هر کس
اکنون عروسیهای غم درخون بگیرید
ای عاشقان با یاد او مجنون بمیرید
ای عاشقش جان درره خون خدا کن
گاهی ز راه معرفت ما را دعا کن
-
گامی به سوی کربلا با عشق بردار
آنجا که تیغت تشنۀ خون حسین است
آزادگی و عشق قانون حسین است
گامی به سوی کربلا با عشق بردار
در این بیابان جای مجنون حسین است
-
نذر حضرت رقیه (س)
تا به جای خیمهات آتش بگیرم گریه کن
تا برای تشنگیهایت بمیرم گریه کن
لحظه لحظه نازنین داغ برادر دیدهای
داغ قاسم، داغ اصغر، داغ اکبر دیدهای
نام حسین بن علی (ع) یعنی لیاقت
خورشید خون میخورد و ما خاموش بودیم
گویی ز جام جاهلی مدهوش بودیم
مانند سگها در بیابان صبر کردیم
با دست خود سالار دین را قبر کردیم
حالا جهالت ابلهان را میگدازد
دست خدا نوباوگان را مینوازد
فکر حسین ابن علی ذکر خدا بود
کی دست حق از آستین او جدا بود؟
آن دم حسین ابن علی یک آرزو کرد
وقتی که دست حرمله تیری فرو کرد
هیهات منا الذله را افسوس میخورد
کان نوگل شش ماههاش نشکفته پژمرد
اینک شفای جان ما پیراهن اوست
دست تمام عاشقان بر دامن اوست
نام حسین ابن علی یعنی لیاقت
یعنی شکیبایی، جوانمردی، صداقت
در ظهر خون خورشید عاشورا دوتا شد
قرآن ناطق برسرآن نیزهها شد
امشب حدیث تشنگان آسان بگویم
از آن ستم بر ناجی قرآن بگویم
مولای من مولای من مولای من کو؟
یاد حدیث ذکرهل من ناصرا کو؟
اوکوکب هادی نه و او آفتاب است
او خود بشیر و ناشر حرف کتاب است
خود قاضی رحمآور روز حساب است
او از شمار بندگان ناب ناب است
او ناجی قرآن و هم معنای آن بود
هم حرف حق هم در عمل دریای آن بود
نام حسین ابن علی آب حیات است
شرمنده از روی بشر آب فرات است
آبی که با لبهای مولا قهر کرده
خود را به کام دشمنان هم زهر کرده
عباس در اوج شرف در خون تپیده
وقت ملاقات خدا با او رسیده
وقتی عطش در دست او سیراب میشد
قلب تمام عاشقان بی تاب میشد
آزادهای کز چاه ویل آسان پریده
ایمان خود را با بهای جان خریده
سجاد با امرخدا میسوخت در تب
همپای او از غصه حیران بود زینب
قاموس هستی در تف این جبر میسوخت
دخت امیرمومنان در صب میسوخت
این جبرهستی نه و اوج اختیار است
جان در ره معشوق دادن افتخار است
نام بزرگ این شهیدان مقدس
در قاب زرین است حک بر قلب هر کس
اکنون عروسیهای غم درخون بگیرید
ای عاشقان با یاد او مجنون بمیرید
ای عاشقش جان درره خون خدا کن
گاهی ز راه معرفت ما را دعا کن