- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۳
- بازدید: ۲۶۹۳
- شماره مطلب: ۵۴۲۲
-
چاپ
یل امالبنینی و زهرا
باز در سینهها صفا پخش است
نوری از جلوۀ خدا پخش است
نور انوار کربلا پخش است
عطر یاس است در فضا پخش است
باز دنیا سرای احساس است
همه جا گفتگوی عباس است
ای خدا از جمال تو پیدا
یل امالبنینی و زهرا
عالمی قطره، حضرتت دریا
با وفایی و پرچمت بالا
دست تو بوسهگاه مولا شد
خنده کردی و گل شکوفا شد
ای که عمری قرار اربابی
تو همه اقتدار اربابی
جلوۀ کردگار اربابی
حیدر و ذوالفقار اربابی
تو مکرر علی کراری
آمدی تا کنی علمداری
دردها را دوا ابالفضل است
شیر، شیر خدا، ابوالفضل است
نجف مرتضی، ابالفضل است
حیدر کربلا، ابالفضل است
ای سراپای تو پر از برکات
بر جمال خداییات صلوات
-
خوان کرم
باز چشمان دو عالم شده گریان حسین
سینۀ ارض و سما گشته پریشان حسین
باز بر گوش فلک روضۀ او میخوانند
آتشی هست به دل از غم سوزان حسین
-
قرآن روی نیزه
منم که عالم هستی گدای کوی من است
منم که کعبه دمادم به طوف روی من است
منم که کوثر و زمزم نمی ز جوی من است
منم که باغ جنان مست عطر و بوی من است
-
حسینیۀ غم
دلی که نیست حسینیۀ غمت، دل نیست
بدون حب تو ایمان خلق کامل نیست
هزار شکر که بر دوش ما تمامی عمر
به غیر بیرق تو بیرقی حمایل نیست
-
نفس نمانده...
نفس نمانده که از تو بپرسم از سر و رویت
لبی نمانده برایت بپرسی از سر و رویم
بیا بگو که چرا خون نشسته بر سر مویت
بگو که با تو بگویم ز آتش سر مویم
یل امالبنینی و زهرا
باز در سینهها صفا پخش است
نوری از جلوۀ خدا پخش است
نور انوار کربلا پخش است
عطر یاس است در فضا پخش است
باز دنیا سرای احساس است
همه جا گفتگوی عباس است
ای خدا از جمال تو پیدا
یل امالبنینی و زهرا
عالمی قطره، حضرتت دریا
با وفایی و پرچمت بالا
دست تو بوسهگاه مولا شد
خنده کردی و گل شکوفا شد
ای که عمری قرار اربابی
تو همه اقتدار اربابی
جلوۀ کردگار اربابی
حیدر و ذوالفقار اربابی
تو مکرر علی کراری
آمدی تا کنی علمداری
دردها را دوا ابالفضل است
شیر، شیر خدا، ابوالفضل است
نجف مرتضی، ابالفضل است
حیدر کربلا، ابالفضل است
ای سراپای تو پر از برکات
بر جمال خداییات صلوات